شاخص های کالبدی مسکن
شاخص های کالبدی مسکن از دو زاویه قابل بررسی است. یکم، کالبد مسکن به عنوان یک واحد مسکونی ؛ و دوم: رابطه کالبدی مسکن با محیط مسکونی خود که به نوعی شاخص اجتماعی بوده و نقش و جایگاه مسکن در توسعه شهری را مطرح می کند.
برای مثال، مکان قرار گیری مسکن از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا شرایط مکانی خود از ویژگی های عمده در مسأله مسکن است. نوع نیاز ها و رفتارهای سکونت مسکن خاصی را طلب می کند و فضاهای عملکردی مسکن با توجه به شرایط اقتصادی – اجتماعی ساکنین خود می تواند دارای ابعاد متفاوت باشد. گروه های مختلف درآمدی که توان مالی متفاوت در تأمین و خرید مسکن دارند، در مکانهای متفاوت شهری زندگی می کنند. الگوی مصرف مسکن چه در چارچوب اهداف کلان و چه در خط مشی های اساسی سیاستهای مسکن، تأثیرات کالبدی فراوانی دارد. توسعه و نفوذ فناوری در زندگی انسان ها نیز تغییراتی را در کالبد مسکن بر جای می گذارد. بخشی از فعالیت هایی که در گذشته در خارج از فضای مسکونی انجام می شد، وارد فضای مسکن شده و هر یک مکان خاص خود را طلب می کند.
بعد بیرونی کالبد مسکن نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تأثیر عمیقی که مسکن بر محیط مسکونی خود و شهر می گذارد، قابل تأمل است. نقش مسکن در توسعه کالبدی شهرها در طول تاریخ روندی متغیر داشته و در دوره های اخیر ، مسکن و محیط زیست به عنوان عامل اصلی شکل دادن به شهرها مطرح هستند. افزایش سریع جمعیت که حاصل رشد طبیعی و نیز مهاجرت است، همواره با تغییرات اساسی در ساختار و بعد خانوارها، گسترش فیزیکی شهرها را تشدید می کند. مسکن همواره بزرگترین کاربری شهرها بوده و میزان تأمین مسکن بعنوان عامل کمی تعیین کننده در توسعه فیزیکی شهرها است.
از جمله کلیدی ترین موضوعات کالبدی مسکن را می توان در تامین زیرساخت ها جستجو کرد . آماده سازی زمین و تامین زیرساخت ها می تواند رابطه بین مسکن و محیط مسکونی را تعریف کرده و سر پناه را به مسکن واقعی و گسترش شهری را به توسعه شهری تبدیل کند ( گسترش شهری را می توان در ابعاد صرفا کالبدی – فیزیکی دانست ، اما توسعه شهری می تواند مفهوم فراتر از کالبد و در ابعادی نظیر ارتقاء ، کارایی ، رفاه ، عدالت اجتماعی و محیط زیست دیده شود ) ابعاد کالبدی مسکن به ویژه در ایران اهمیت خاصی دارد . این اهمیت ناشی از شاخص هایی است که بررسی و تجزیه و تحلیل آنها رابطه مسکن و توسعه شهری را می تواند تبیین کند . برای مثال ، کشور ایران دارای یکی از بالاترین شاخص های متوسط زیربنا ، یکی از کم ترین تراکم های جمعیتی در شهرها ، یکی از کمترین درصد آلونک نشینی و یکی از کم ترین درصد بی مسکنی در جهان را دارا ست ( در مقایسه با بسیاری کشورهای در حال توسعه )
نمونه هایی از شاخص های کالبدی مسکن
- الگوی مسکن : ( تک واحدی ، آپارتمانی ، مجموعه سازی ، بلند مرتبه ) الگوی مسکن از عوامل و شاخص های دیگری تاثیر می پذیرد . جمعیت ، محدودیت زمین و محدودیت گسترش به سمت خارج شهر ، از جمله عواملی هستند که باعث تغییر در الگوی ساخت می شوند . با توجه به تقاضا و نیاز حاصل از افزایش جمعیت در شهرها ، الگوی ساخت از تک واحدی به آپارتمانی و سپس به بلند مرتبه سازی تغییر می کند .
- الگوی توسعه : هر چند که تراکم جمعیتی شاخصی اجتماعی به نظر می رسد ، اما تاثیرات کالبدی این شاخص حائز اهمیت است . نوع اسکان جمعیت می تواند تاثیرات متفاوتی در کالبد شهر داشته باشد ، مانند گسترش شهر در سطح ، توسعه در ارتفاع و توسعه شهر از درون . این توسعه که به سبب افزایش تراکم جمعیتی بوجود آمده است ، در نهایت ممکن است باعث تاثیر در تراکم ساختمانی شود که خود یک شاخص مهم کالبدی به شمار می رود .
- تراکم ساختمانی : این شاخص نوعی ابزار اندازه گیری است که از تقسیم سطح کل زیربنای ساخته شده در یک قطعه زمین بر مساحت آن قطعه بدست می آید . از طریق این شاخص ، شدت استفاده از زمین مشخص می گردد.
- سطح اشغال : این شاخص موضوع توده و فضا را مورد تامل قرار می دهد که از موضوعات اساسی در برنامه ریزی و طراحی شهری است . سطح اشغال از طریق تقسیم سطح زیربنای ساخته شده در طبقه هم کف یک قطعه زمین بر مساحت زمین محاسبه می شود .
- تراکم مسکونی : این شاخص خود دارای شاخه های مختلف نظیر تراکم کلی مسکونی ، تراکم ناخالص مسکونی و تراکم خالص مسکونی است . بر حسب به کارگیری هر یک از این مفاهیم ، تعریف مشخصی به دست می آید ، از جمله نسبت سطح اراضی مسکونی در یک محدوده مشخص . در اینجا موضوعاتی نظیر پیکره ، سیما ، چهره و نیمرخ شهری می توانند مورد بحث و بررسی قرار گیرند .
- سطح زیربنا و سرانه زیر بنا : این دو شاخص از شاخص های مهم کالبدی مسکن هستند ، هر چند که از بعد اجتماعی نیز قابل بررسی است . عوامل متعددی در تغییر این شاخص ها تاثیر گذار هستند ، از آن جمله می توان به نحوه دسترسی به زمین ، قیمت زمین ، جمعیت و مسایل فرهنگی اشاره کرد . تجزیه و تحلیل این شاخص ها رابطه مسکن و توسعه شهری را تبیین کرده و چگونگی ترکیب و شکل گیری فرم کالبدی شهر را نشان می دهد .
- نوع مصالح ساختمانی و شیوه های ساخت : از جمله شاخص های کالبدی مسکن که نمود بیرونی و عینی دارد ، نوع مصالح مورد استفاده و شیوه های ساخت مسکن است . اهمیت این دو شاخص از نظر کالبدی زمانی مشخص می شود که استفاده از مصالح با دوام و شیوه های ساخت مناسب باعث افزایش عمر مفید ساختمان شده و در نتیجه در دراز مدت کیفیت کالبدی مسکن حفظ خواهد شد . بهبود وضعیت اقتصادی و پیشرفت فناوری باعث ارتقای روش های ساخت و استفاده از مصالح بادوام تر می شود .
- میزان مسکن ناهنجار و غیر مجاز : مسکن ناهنجار و غیرمجاز اگرچه ممکن است ریشه های غیر کالبدی داشته باشد ، اما به دلیل نمود کالبدی آن ، می تواند در زمره شاخص های کالبدی مسکن محسوب شود . این شاخص جنبه های دیگر مسکن از قبیل کمبود مسکن ، عدم دسترسی به مسکن مناسب و مسایل مکانی مسکن را نشان می دهد . نمود بارز این شاخص عمدتاً در اطراف شهرهای بزرگ قابل بررسی است که تاثیرات کالبدی آن به صورت سیمای مسئله دار ، عدم خدمات دهی از سوی ارگان های مسئول ، اغتشاش بصری ، عدم جمع آوری زباله ، عدم رعایت مسایل فنی در ساخت مسکن و استفاده از مصالح ساختمانی کم دوام قابل مشاهده است .
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری | طراحی شهری | مسکن
منبع: جزوه مباحث عمومی شهرسازی ایران کیمیا فکر بزرگ
انتشار مطلب ” شاخص های کالبدی مسکن ” با ذکر منبع بلامانع است.
دیدگاهتان را بنویسید