مفهوم مدیریت شهری
مفهوم مدیریت شهری گسترده تر از مفاهیم ترکیبی آن است در سطحی وسیع می توان مدیریت شهری را در مورد حکومت محلی به کار برد و در پاره ای شرایط در حد وظایف شهرداری ها به کار می رود، با توجه به عملکرد مدیریت شهری در کشورهای مختلف، به کار بردن آن به عنوان مفهومی واحد، دور از احتیاط است و وافی به مقصود نیست.
در تعبیری دیگر مدیریت شهری، مجموعه قوانین و ضوابط و رویه ها و شرایط عرفی می باشد که در سطح جامعه شهری توسط سازمان های محلی به کار می رود. مفهوم سازمان محلی عمدتاً بعد از وقوع انقلاب صنعتی شکل می گیرد و به تدریج در اروپا و آمریکا و سپس سایر کشورها تسری می یابد. رشد سازمان های محلی و یا به تعبیر عامتر حکومت محلی نوعی واگذاری قسمتی از امور عمومی در شهرها می باشد که قبلاً جزو وظایف دولت ها بوده و در حال حاضر بنا به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به سازمان های محلی واگذار شده است. سازمان محلی واحدی است که در حوزهای از کشور از استان گرفته تا دولت یا عمدتاً بر اساس تقسیمات کشوری به موجب اختیاراتی که از طرف مردم به دست میآورد و به اداره امور محلی می پردازد.
در اینجا چند مفهوم در قالب تعریف فوق قابل تأمل است.
۱- تمرکز و عدم تمرکز
سازمان محلی عمدتاً در حیطه نظریه های عدم تمرکز قرار می گیرد و نقطه مقابل تمرکز در قدرت و اجرا است، سازمان محلی قدرت تصمیم گیری به صورت غیرمتمرکز است.
۲- مشارکت و دموکراسی
دومین مفهوم بحث مشارکت و احترام به آراء مردم در انتخاب مدیران سازمان های محلی است که خودشان در سرنوشت اداره سازمان محلی محل زندگیشان نقش داشته باشند. این مفهوم از دهه شصت وارد ادبیات برنامه ریزی و توسعه گردید.
۳- امور محلی
سازمان های محلی به انجام امور محلی می پردازند. امور محلی مجموعه سازمان ها و مؤسسات و نهادهایی است که به طور مستقیم با زنگی اجتماعی ساکنان یک شهر یا یک منطقه سر و کار دارد مانند آب و برق، ارتباطات، بهداشت و درمان آموزش و پرورش و… است. بنابراین مدیریت شهری می تواند فرآیندی دموکراتیک باشد که از طریق به دست گرفتن امور محلی به صورت غیرمتمرکز به اداره شهر می پردازد و چون این اقدام مستقیم از سوی مردم یک شهر صورت می پذیرد، می توان از وفاق اجتماعی بالایی نیز برخوردار باشد.
مدیریت شهری به طور خاص از دو شیوه اجرایی برخوردار است که عبارتاند از:
الف- مدیریت شهری متمرکز
این نوع مدیریت عمدتاً انتصابی بوده و در قالب ساختار متمرکز و در حیطه وظایف محوله به انجام کار می پردازد شیوه کاری آن به شرایط مدیریتی فردی و اقتدار مدیریتی آن بستگی دارد و از سوی دیگر مجموعه مقررات و قوانینی است که شهردار در اداره شهر هدایت می کند.
ب- مدیریت شهری غیرمتمرکز
این شیوه مدیریتی مبتنی است بر آراء مستقیم مردم و اعضاء شورای شهر که توسط مردم برگزیده می گردند. این شیوه نیاز به تجربه دموکراسی در کشور دارد که چقدر انتخاب افراد برای تصدی گری نهادینه شده و مردم به مشارکت خود باور داشته باشند. مدیریت شهری به طور کلی به عنوان الگویی برای مدیریت و توسعه سکونتگاه های شهری اعم از شهرهای کوچک و بزرگ و مادر شهرها مطرح می شود.
هسته فعالیت های بینالمللی در مورد مدیریت شهری، برنامه مدیریت شهری است که به وسیله برنامه توسعه سازمان ملل بنیان نهاده شده است. این برنامه توسط برخی از دولتها حمایت میشود و توسط مرکز سکونتگاههای بشری سازمان ملل و بانک جهانی با هدف کمک به شهرهای بزرگ و کوچک کشورهای در حال توسعه در جهت رشد اقتصادی، توسعه اجتماعی و تخفیف فقر، به رسمیت شناخته شده است. برنامه مدیریت شهری تلاش می کند که سیاستها و ابزارهای مناسب برای تأمین اعتبار مالی، بهبود روش اداره شهرداری، مدیریت زمین، مدیریت زیرساختها، مدیریت محیط شهری و کاهش اختلافات منطقه ای در شهر را معرفی کرده و به کارگیری آنها را تشویق نماید.
چارچوب مفهومی مشارکت در فرآیند مدیریت شهری امری شناخته شده است که از طریق ظرفیت سازی و فرهنگ سازی قابل رشد و ارتقاء است و بدون آن حکومت محلی نمی تواند از پویایی لازم برخوردار باشد، سازمان های محلی تجلی عینی جامعه مدنی است. بدون سازمان های محلی جامعه مدنی نه تنها تحقق نمی یابد بلکه به استمراری مطلوب نیز منتهی نخواهد شد.
بنابراین شناخت سازمان های محلی اولین مظهر شناخت ساختار مدیریت شهری است.
سازمان های محلی
شهرداری ها در کشورهای توسعه یافته و بعضی از کشورهای توسعه نیافته، جزء سازمان های عمومی م باشند تا در محدود ای خاص خدمات معینی را برای مردم فراهم نماینده و عملکرد این سازمان ها در ارتباط با سطح رفاه و آسایش ساکنان یک شهر می باشد. در خیل مواقع سازمان های محلی به عموم سازمان های مستقر در یک محل عمومیت می یابند که در برگیرنده سازمان های تحت تبعه حکومت یا دولت مرکزی است.
ویژگی سازمانهای محلی در محدودیت قدرت آن ها است و نه دولتی اند و نه خصوصی. منظور از عبارت سازمان های محلی که به موجب قوانین عمومی یا خصوصی تشکیل می شوند، این است که تشکیل سازمان های محلی از حق حاکمیت کشورها نشأت می گیرد.
سازمانهای محلی یکی از کهن ترین سازمان هایی است که جوامع بشری برای برقراری روابطی منطقی و به سازمان رسانیدن امور تشکیل داده است. اینگونه سازمان ها دارای ریشه های تاریخی و طبیعی م باشند. از این رو، میتوان ادعا کرد که دوام یا زوال بسیاری از حکوم ها ناشی از طرز تلقی آنها نسبت به سازمان های محلی بوده است.
مفهوم جدید مدیریت شهری
طی دهه های اخیر در برنامه ریزی مدیریت شهری و اجلاس سکونت گاه های انسانی به این مفهوم توجه خاص شده است و به ویژه بر افزایش کیفیت معیارهای عملکردی مدیریت شهری در حوزه مدیریت زمین شهری، زیرساخت های شهری، امور مالی شهرداری ها و کاهش فقر شهری و تشویق مردم به مشارکت در امور شهری تأکید شده است.
طی چند دهه اخیر به ویژه از دهه ۱۹۹۰ تاکنون- پارادایم (سرمشق) جدیدی از مدیریت شهری مورد توجه فرآیند سازمان های بین المللی حکومت محلی (شهرداری ها) مقامات محلی (شوراهای شهر) و شهروندان قرار گرفته است. در این پارادایم نقشها و کارکردهای شهری جدیدتری برای دخالت دادن نظام مدیریت شهری (شهرداری ها و شوراهای شهر) و شهروندان در برنامه ریزی سیاست گذاری، نظارت و هدایت درست و منطقی زندگی شهری در نظر گرفته شده است.
توجه عمده برنامه معطوف به تقویت بنیه شهرهای بزرگ و کوچک برای بهبود مدیریت رشد اقتصادی شهری، توسعه اجتماعی شهری و کاهش فقر شهری است. هابیتات و بانک جهانی که از دس اندرکاران فعال این برنامه هستند. پنج حوزه عملیاتی را برای اجرای برنامه مدیریت شهری تدارک دیده اند. اینها حوزه هایی هستند که حیطه وظایف نظام مدیریت شهری جهانی و محدوده فعالیت های ارکان اصلی آن را (شهرداری و شوراهای شهر) شکل می دهند.
حوزه های عملیاتی مدیریت شهری عبارتاند از:
- مدیریت زمین شهری
- مدیریت زیرساخت های شهری
- مدیریت امور مالی شهرداری ها
- مدیریت محیط زیست شهری
- کاهش فقر شهری
در بحث مدیریت شهری توجه به مفهوم دولت و به ویژه نقش آن در مدیریت شهری حائز اهمیت است.
از دهه هشتاد به بعد تأکید به تقویت و توانمند ساختن بخش خصوصی و تأکید بر ملاحظات زیست محیطی در مدیریت شهری می شود و مدیریت شهری در این روند پویایی و پایداری لازم برخوردار خواهد شد. یکی از فاکتورهای مهم در این امر بحث ظرفیت سازی در بخش خصوصی است. و فاکتور مهم دیگر فرآیند آموزش شهروندی است. در این راستا به قول فریدمن، آموزش باید دو طرفه و تعاملی باشد، یعنی بین برنامه ریزان و افراد ذینفع در بخش مدیریت شهری، پایداری و اقتصاد شهری مورد نظر، بر فرایند تأمین منابع از خود شهر دارد که این تأمین منابع نه بر اساس افزودن به هزینه های شهری در آینده بلکه بر اساس ایجاد درآمد پایدار است که میتواند در قالب شیوه های اداره شهر باشد.
جامعه بینالمللی مدیران شهری، افزایش کاردانی مدیران شهری و کمک بهبود حکومت شهری است. این جامعه عقیده دارد که اصول اخلاقی مشخصی باید بر رفتار همه مدیران شهری حرفه ای حاکم باشد.
۱- هیچ عضو حرفهای مقام مدیر شهری را نمی پذیرد مگر اینکه با اصول حکومت مدیر شورا همنوا باشد و نیز مطمئن شود که برای خدمت به شهروندان شایستگی دارد.
۲- مدیر شهری به ارزش و شأن خدمات حکومت عقیده راسخ دارد. برخورد او با مسائل شهری، برخوردی سازنده، واقعبینانه و آفرینش گراست و به عنوان امانت دار و خدمت گزار مردم، احساس مسئولیت اجتماعی عمیقی دارد.
۳- مدیر شهری، آرمان های والای راستی و شرف را در همه روابط شخصی و عمومی خود پاس میدارد تا احترام و اطمینان هیئت حاکم و سایر کارگزاران، کارکنان و کسانی را که به آن خدمت میکند به دست آورد. او اعتقاد دارد که سودجویی شخصی یا بهره بردن از اطلاعات محرمانه و یا سوءاستفاده از وقت اداری نامشروع است.
۴- مدیر شهری به عنوان رهبر شهر، سیاستها را به شورا پیشنهاد می کند و در عین حال، اطلاعات مورد نیاز را در اختیار شورا می گذارد تا مبنایی برای تصمیم گیری شورا در زمینه اهداف مختلف فراهم شود. مدیر شهری زمانی که سیاست های شهردار آشکارا دفاع می کند که آنها را شورا بررسی و تأکید کرده باشد.
۵- مدیر شهری می داند که شورا، یعنی نمایندگان منتخب مردم، حق تدوین سیاست های شهرداری را دارد. مدیر شهری از کشمکش با شورا درباره موضوعات بحثانگیز در انظار عمومی پرهیز می کند. تحسین یا سرزنش در زمینه اجرای سیاست ها به پای مدیر شهری نوشته می شود.
۶- مدیر شهری، وظیفه خود می داند که توانایی و کارایی خویش را مدام بهبود بخشد و شایستگی همکاران خود را نیز در کاربرد شیوه های مدیریت افزایش دهد.
۷- مدیر شهری، جامعه را از امور شهر آگاه می سازد. او بر خدمت دوستانه و مؤدبانه به مردم تأکید می کند. او می داند که وظیفه اصلی حکومت محلی، خدمت بی طرفانه به همه مردم است.
۸- مدیر شهری، برای این که اصالت خود را به عنوان مدیر حرفهای حفظ کند در مقابل هرگونه تجاوز به مسئولیتش از طرف کارکنان مقاومت می کند و اعتقاد دارد که باید آزاد باشد تا سیاست های شورا را بدون دخالت دیگران پیش ببرد. او به صراحت با شورا به عنوان یک واحد برخورد می کند تا با تک تک اعضای آن.
۹- مدیر شهری، با امور کارکنان بر پایه شایستگی برخورد می کند. انصاف و بی طرفی مدیر شهری در همه امور (انتصاب ها، پرداخت ها ترفیع ها و انضباط در خدمات شهری) جریان دارد.
۱۰- مدیر شهری نظر ویژهای نسبت به مورد خاصی ندارد. او با هر مسئله بدون تبعیض و بر پایه عدالت و اصول اخلاقی برخورد می کند.
مدیریت پایدار شهری بیشتر از آن که مفهومی تجریدی باشد مفهومی برگرفته از مناسبات زیست محیطی و توسعه ای است.
چالش های مدیریت شهری
کیفیت تحقق مدیریت محلی به عنوان مناسب ترین ساختار سیاسی- اجتماعی مدیریت شهری محسوب می شود. در این ارتباط در دوره جدید دیدگاه ها و نظریه های مختلفی مطرح می گردد که علاوه بر آن کاستی هایی نیز در این ارتباط قابل شناسایی است.
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری
منبع: کتاب مباحث تخصصی برنامه ریزی شهری برنامه ریزی منطقه ای و مدیریت شهری کیمیا فکر بزرگ
انتشار مطلب ” مفهوم مدیریت شهری ” ذکر منبع و دادن لینک بلامانع است.
دیدگاهتان را بنویسید