سابقه شهرهای جدید در ایران
سابقه شهرهای جدید در ایران به سبک و مفهوم امروزی آن، چند دوره مشخص و متمایز زا به شرح زیر طی کرده است:
دوره اول در فاصله دو جنگ جهانی
مجموعه های مسکونی که در این دوره به موازات توسعه بطی زیر ساختها یا احداث صنایع کشور ساخته شد، به طور کلی شامل سه گروه بوده است:
الف) شهرهایی که با اهداف سیاسی- نظامی ویژه پی ریزی شده اند ، مثل زاهدان و نوشهر؛
ب) شهرهایی که با اهداف اقتصادی ساخته شده اند، مثل نوشهر در شمال و شهرهای نفتی جنوب؛
ج) کوی های کارمندان دولت در مجاورت شهرهای بزرگ وقت.
نکته بارز که در توسعه نوشهرهای این دوره وجود دارد، تکوین آنها بر پایه یک هسته موجود روستایی می باشد؛ به طوری که بافت شهری جدید آن کم کم هسته روستایی را از رونق انداخته و آن را در خود حل کرده است و بیشتر نقش آنها ارائه مسکن بوده است.
امروزه اینگونه شهرها جزء شهرهای پر رونق و عمده کشور هستند و به علت داشتن یک هسته سکونتی اولیه و امکانات تطابقی که با حوزه سکونتی خود از نظر بافت شهری و اشتغال دارند، توانسته اند جای خود را در حوزه روستایی پیرامون خویش به مثابه یک شهر بیایند.
دوره دوم پس از جنگ جهانی دوم تا اواسط دهه ۱۳۴۰
در این دوره که مصادف است با رشد سریع صنایع وابسته به نفت و توسعه سایر صنایع و رشته های نوین اقتصادی, عمده نوشهرهای ساخته شده را نفت شهرها و کوی های کارمندان تشکیل می دادند. برخی از این شهرها تک پایه بودند، یعنی فقط به یک صنعت خاص یعنی نفت وابسته بودند و جنبه خوابگاهی داشتند که از جمله آنها می توان از شهرهای هفتگل، لالی، نفت سفید و عنبر نام برد. برخی دیگر از این شهرها در واقع کوی های بزرگ سازمانی بود که در مجاورت یک هسته شهری شکل گرفتند، اما وسعت و توان آنها چنان بود که سیمای شهر پایه را کمرنگ کرده بود. از بارزترین این شهرها می توان از آبادان و ماهشهر نام برد.
دوره سوم از نیمه دوم دهه ۱۳۴۰ تا انقلاب (۱۳۵۷)
در این دوره که انباشت دلارهای نفتی در صنایع و بخش های نوین اقتصادی به بیشترین حد خود رسید و نیز جمعیت شهرنشین کشور افزایش چشمگیری یافت، احداث نوشهرهای صنعتی مستقل و شهرک های اقماری – صنعتی در پیرامون شهرهای بزرگ رونق گرفت.
در این دوره دو پدیده اتفاق افتاد: برای نخستین بار این نوشهرها در فواصل بسیاری از بافت شهری و بدون تکیه بر هر گونه هسته اولیه روستایی پی ریزی شدند و دیگر اینکه به احداث شهرهای جدید آزاد چند عملکردی ، نه وابسته به یک صنعت خاص ، گرایش به وجود آمد. بطور کلی ایجاد و پیدایش شهرهای جدید در این دوره پیرو نظم یا قانون خاصی نبوده است. گرچه این شهرها در چهارچوب طرح آمایش سرزمین مطرح شده بودند، چون طرح مزبور ضمانت قانونی و اجرایی نداشت ، با مسأله ایجاد شهرهای جدید به طور موردی برخورد شده است.
بنابراین هدف های مرتبت بر ایجاد شهرهای جدید را در این دوره می توان در دو مورد خلاصه کرد:
- ایجاد مراکز جدید برای بهره برداری از امکانات بالقوه منطقه و رشد اقتصادی، تحقق اهداف اجتماعی ملی و توزیع متعادل امکانات و سرمایه گذاری ها در سطح کشور؛
- جذب جمعیت مازاد یا سرریز شهرهای بزرگ و اسکان جمعیت مهاجر.
در حالت اول می توان شهرها را مستقل دانست که نقش ارائه مسکن ، تولید و اشتغال را به عهده دارد. هسته تولیدی و خدماتی آنها می تواند مجتمع ها و کارخانجات صنعتی و چندین مجموعه کوچک باشد یا دارای نقش بندری و نظامی و غیره باشد؛ مانند شهرهای جدید پولادشهر، مجتمع مس سرچشمه و شهر صنعتی البرز.
در حالت دوم مجموعه های مسکونی بزرگ با فاصله ای معین از شهرهای اصلی یا حتی متصل به آنها با عنوان شهرک های خوابگاهی یا اقماری یا پیوسته شکل می گیرند. هدف از احداث آنها اسکان جمعیتی است که محل اشتغال آنان در مادر شهر است؛ بنابراین نقش سرریز پذیری جمعیتی را دارند؛ مانند شهرهای جدید کرج و شهرک های اطراف آن در ارتباط با تهران و شاهین شهر در ارتباط با اصفهان. در پیدایش این شهرک های مسکونی سوداگری زمین نقش اصلی را داشته است. در این دوره بسیاری از باغ ها و زمین های مرغوب کشاورزی تفکیک شدند و تبدیل به شهرک های مسکونی شدند.
در اصل ایجاد اینگونه شهرهای جدید از نظر مالی ، مدیریت ، سیستم های اجرایی و قوانین حقوقی ضابطه خاصی نداشته است و به این دلیل موفق نبودند . زرند کرمان و رامشهر و جراحی و مس سرچشمه نمونه هایی از اینگونه شهرها هستند.
دوره چهارم سالهای پس از انقلاب (۱۳۵۷ تا کنون)
در سال های نخست پس از انقلاب، تفویض و تجدید نظر در الگوی توسعه از یک سو و بروز جنگ تحمیلی از سوی دیگر کار احداث شهرهای جدید را تعطیل کرد ؛ اما در سال های اخیر دوباره به احداث شهرهای جدید توجه شده است. تفاوت مهمی که میان شهرهای جدید پیشنهادی امروز با شهرهای جدید سه دوره پیش به چشم می خورد ، در عملکرد آنهاست. طی سال های پیش از انقلاب ، هدف از احداث شهرهای جدید نوعی عملکرد گرایی اقتصادی- تک یا چند لایه- بود، در حالی که شهرهای جدید امروزی محل اسکان سرریز های جمعیت شهرهای بزرگ تلقی می شوند و این ویژگی آنها را بیشتر به شکل شهرهای جدید اقماری در می آورند تا شهرهای جدید صنعتی. در آخرین نظرها درباره ایجاد این شهرها به اهدافی چون جلوگیری از مهاجرت های آونگی ونیز ضرورت ایجاد مرکز اشتغال برای ساکنان آنها تأکید می شود؛ بدین ترتیب شهرهای جدید بتدریج نزدیکی نسبی با شهرهای آزاد صنعتی می یابند.
در این دوره ۲۸ شهر جدید مصوب و غیر مصوب در برنامه شرکت عمران بود که قرار بود در اطراف مادرشهر ها مکانیابی شوند. کمترین فاصله شهرهای مصوب با مادرشهر، پانزده کیلومتر و مربوط به بهارستان است و بیشترین فاصله هفتاد کیلومتر مربوط به مجلسی و اشتهارد است. چهارده شهر جدید در حوزه چهار مادر شهر یا بیش از یک میلیون نفر جمعیت ( تهران، اصفهان، مشهد و تبریز) و دو شهر جدید در حوزه سه مادر شهر بین ۵۰۰ هزار نفر هستند، مانند شهر زابل و چابهار – با ۹۱ هزار نفر و ۳۰ هزار نفر جمعیت- دو شهر جدید رامشار و طیس پیش بینی شده است.
بر اساس اطلاعات بدست آمده از وزارت راه و شهرسازی در اسفند ۱۳۷۴، تا سال ۱۳۹۵ احداث ۱۷ شهر جدید با آستانه جمعیتی مشخص به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری کشور رسیده است که این شهرها عبارتند از: پردیس، پرند، هشتگرد، پولادشهر، بهارستان، مجلسی، گلبهار، بینالود، سهند، صدرا، مهاجران، علوی، طیس، رامشار، رامین، اندیشه و لتیان. مطابق آخرین آمار در سال ۱۳۸۱ تعداد شهرهای جدید کشور اعم از دارای طرح جامع مصوب و غیر مصوب به همان ۱۸ شهر محدود می شود.
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری | طراحی شهری
منبع: جزوه مباحث عمومی شهرسازی ایران کیمیا فکر بزرگ
انتشار مطلب ” سابقه شهرهای جدید در ایران ” ذکر منبع و دادن لینک بلامانع است.
دیدگاهتان را بنویسید