انواع منطقه | برنامه ریزی منطقه ای
منطقه جغرافیایی
منطقه ای است دارای مختصات طبیعی بر پایه عوامل مشترک طبیعی و اقتصادی و اجتماعی و…. . در منطقه جغرافیایی اگر ملاک اقتصادی غالب و اصلی باشد، منطقه اقتصادی است. اگر عوامل صرفاً فرهنگی باشد، منطقه اجتماعی و فرهنگی است. تعدادی از جغرافیدانان از جمله استانبری، مناطق جغرافیایی را در مختصات طبیعی خاصی تعریف می کنند.
منطقه همگن یا رسمی (Formal Regions)
به یک ناحیه پیوسته جغرافیایی اطلاق می شود که بر اساس برخی شاخص های منتخب دارای یکنواختی و همگنی باشد. ابتدا جهت تعیین مناطق همگن از شاخص های فیزیکی استفاده می شد، لیکن در مراحل بعد از شاخص های اقتصادی استفاده شد.
از طرفی منطقه همگن، از نواحی همجواری تشکیل می شود که اختلاف محل به محل درون آن سیار ناچیز است. در تعیین مناطق همگن می توان از عوامل طبیعی، فرهنگی و اقتصادی بهره جست. تعیین مناطق همگن عمدتاً بر اساس به کارگیری روشهای قیاسی انجام می گیرد.
مناطق جغرافیایی طبیعی نیز از مناطق همگن هستند که تنها بر اساس عوامل فیزیکی تعریف می شود. امروزه به جای تعریف مناطق همگن اقتصادی، به جای استفاده از نوع تولیدات صنعتی و کشاورزی ، از شاخص هایی نظیر درآمد سرانه، نرخ بیکاری و … بهره گرفته می شود. بنا به نظر بودویل(Boudeville)، یک منطقه همگن در برگیرندهی فضای ممتد و پیوستهای است که هر یک از نواحی یا بخش های تشکیل دهنده آن بتواند خصوصیاتی نزدیک به خصوصیات تمامی آن منطقه را ارائه نماید.
برای تعیین مناطق همگن از روش هایی نظیر تحلیل عاملی، وزن دهی عددی شاخص و تاکسونومی عددی استفاده می شود. بر حسب برخورداری از شاخص های یکسان مناطق به همگن تک بعدی، چندبعدی و کامل تقسیم بندی می شوند.
منطقه عملکردی یا کاربردی یا قراردادی (functional regions)
قسمتی پیوسته از ناحیه جغرافیایی را در بر می گیرد که نشانگر روابط متقابل میان سکونتگاه ها در قالب یک سری شاخص های معین است. در این نوع مناطق، بین اجزاء نظام (نقاط شهری و روستایی) ارتباط عملکردی وجود دارد. این ارتباط نیز بر اساس شاخص های اقتصادی و اجتماعی نظیر سفرهای روزانه به محل کار و یا مراجعات خدماتی و…. به شکل جریان ها ظاهر می گردد. گاهی نیز این مناطق را مناطق قطبی (Polarized Regions) و یا مناطق گره ای (Nodal Regions) قلمداد میکنند.
منطقه کاربردی بر حسب پیوستگی و همبستگی کاربردی و متقابل دو سویه اجزاء متشکله آن قابل تعریف است.
منطقه کاربردی محدودهای جغرافیایی است که در آن نوع وحدت کاربردی و همبستگی بین اجزاء مشاهده می شود. یک منطقه کاربردی، اغلب شامل واحدهای جمعیتی غیر همگن مانند یک مرکز شهری و شهرهای کوچک و روستاهای اطراف آن است که از نظر عملکرد با یکدیگر در ارتباط نزدیک و متقابل اند. ارتباطات عملکردی (یا کارکردی) بین واحدهای جمعیتی موجود در هر منطقه به طور معمول و در چارچوب جریانهای اقتصادی بین این واحدهای جمعیتی است.
مناطق عملکردی یا گره ای، بر این نظریه استوار است که مردم برای فعالیت های خود به فضایی نیازمندند. حداقل این فعالیت ها شامل امور اداری، اقتصادی، سیاسی، تفریحی و اجتماعی است. محتوای این موضوع در واقع روابطی است که از اینگونه فعالیت ها منتج می شود و مستلزم حمل و نقل و یا ارتباط میان جایگاه های مختلف است. در واقع مفهوم گره ای بر تفاوت های درون منطقهای تأکید می ورزد.
بنا به تعریفی دیگر، منطقه عملکردی، منطقهای است که نواحی مختلف تشکیل دهنده آن با یکدیگر ارتباط و کنش و واکنش فراوان دارند و با نواحی خارج از منطقه کمتر ارتباط دارند.
نمونه هایی از نگرش به مناطق عملکردی
- کریستالرولوش با یک نگرش استقرایی به مناطق عملکردی توجه کرده و روی روابط سلسله مراتبی میان مراکز مستقر در یک منطقه عملکردی به انجام مطالعات وسیع پرداختند.
- هیلهورست(Hilhotst) نیز با مبنا قرار دادن رویکرد سیستمی معتقد است که منطقه به صورت یک سیستم فضایی عمل نموده و متحول می گردد. بنا به نظر وی، منطقه یک نظام (سیستم) فضایی است که سکونتگاه های آن ( نقاط شهری و روستایی) به عنوان عناصر اصلی این نظام شبکه روابط عملکردی می باشند.
- مک لولین(MCloughlin) در کتاب معروف خود با عنوان رهیافت سیستمی در برنامه ریزی شهری و منطقه ای، از منطقه به عنوان یک سیستم و نظام کامل با تمام ویژگی های مربوطه به آن یاد می کند. وی در اینباره منطقه را یک کل به هم پیوسته، یک بدنه سازمان یافته و مجموعه ای با بخش ها و عناصر مرتبط با یکدیگر تعریف می نماید.
منطقه برنامه ریزی
مناطق همگن و عملکردی یا ترکیبی از هردوی آنها، ممکن است چارچوب مفیدی را برای نوع دیگری از دسته بندی مناطق در قالب مناطق برنامه ریزی به وجود آورد.
منطقه برنامه ریزی از نواحی همجوار و غیر همجوار تشکیل می شود، ممکن است این مناطق در یکدیگر تداخل داشته باشند و یا از یکدیگر مجزا. و نیز ممکن است کل ناحیه مورد مطالعه یا قسمتی از آن را در بر گیرد. مناطق برنامه ریزی را می توان بر حسب هدفهای برنامه ریزی، شیوه های پیشنهادشده و توسعه مورد انتظار تعریف کرد.
برای تسهیل در کار، معمولاً مرزهای اداری را که جمع آوری اطلاعات در آن آسانتر است به عنوان مناطق برنامه ریزی در نظر می گیرند. عیب بزرگ این تقسیم بندی، ناهماهنگی مرزهای اداری با مرزهای اقتصادی است. در اینگونه موارد، تغییر مرزهای اداری تنها راه حل واقعی است که بندرت عملی است. اندازه مناطق برنامه ریزی با طول مدت برنامه ریزی تغییر می کند ، هرچه مدت برنامه ریزی طولانی تر باشد، مناطق بزرگ تر خواهند بود. اقدامات کوتاه مدت معمولاً در مناطق نسبتاً همگن مؤثر واقع می گردد.
جان فریدمن پنج منطقه متفاوت را در برنامه ریزی ارائه میدهد.
مناطق هستهای : شامل یک یا چند شهر خوشهای با حومه های میانی که با داشتن استعداد فراوان برای توسعهی اقتصادی مشخص شده اند.
مناطق مرزی دارای منابع: نواحی تازه سکونت یافته ای هستند که طبیعت غالب آنها کشاورزی است.
نواحی انتخابی عقب مانده : نواحی قدیمی هستند که اماکن مسکونی آنها دارای اقتصاد روستایی با ویژگی مهاجرت هستند.
مناطق دارای مسایل ویژه: نواحی هستند که به علت موقعیت مکانی خاص یا مناطق ویژه، به نگرش توسعهای خاص نیاز دارند. حوزههای آبریز رودخانه به نواحی مناسب برای توسعه جهانگردی و محدودههای مرزی را به عنوان چند نمونه میتوان ذکر کرد.
منطقه شهری
برنامه ریزان شهری ، با استفاده از مفاهیم کاربردی و مناطق مختلف اقتصادی- اجتماعی سعی کرده اند ، به نحوی منطقه شهری را توصیف و تعیین کنند.
«دیکنسون» کوشش کرد که محدوده منطقه شهری را به وسیله تحلیل گسترده توزیع روزنامه تعیین کند. «گرین» از اطلاعات مربوط به مبداء و مقصد و تعداد اتوبوس های روزانه برای تعیین محدوده حوزه نفوذ شهر بهره برد.
مبدأ اصلی منطقه شهری یا شهر-ناحیه، پاتریک گدس است.
تعریف عام منطقه شهری
مفهومی نسبی و مکانی با تراکم جمعیتی بالا نسبت به تراکم متوسط در یک ناحیه یا یک کشور هست. در واقع منطقه شهری اغلب چندین مکان شهری را در بر میگیرد و تجسم عینی بدون توجه به مرزهای سیاسی است. می توان گفت منطقه شهری عبارت است از منظومه ای از شهرهای بزرگ و کوچک که در یک محدوده جغرافیایی با محدوده سیاسی و اداری معین استقرار یافتهاند.
منطقه کانونی
شکل خاصی از منطقه عملکردی است که دارای یک نقطه کانونی است و در آن نقطه برتری و نوعی رهبری منطقه ای وجود دارد. اگر ارتباط و کنش و واکنش بین نواحی مختلف یک منطقه وجود داشته باشد و عملکردهای رهبری در یک ناحیه متمرکز باشد، آن منطقه کانونی نامیده می شود. در درون نواحی کانونی ممکن است سلسله مراتب و سطح بندی مراکز کانونی مطرح گردد و به این ترتیب به منطقه ساختاری منظومه ای بخشند.
منطقه قطبی
در منطقه قطبی یک شهر به عنوان قطب یا ایجاد میدان مغناطیسی و حیطه نفوذ عمل نموده و تمام فعالیت های منطقه را به خود جذب می کند.
منطقه قراردادی
در روشهای تعیین منطقه قراردادی، معیارها و سنجهها، اغلب ماهیتی فیزیکی دارند. پس از آن معیارهای اقتصادی مورد توجه قرار می گیرد. در تعیین مناطق قراردادی اقتصادی در سطح ملی، به طور معمول، نوع فعالیت های اقتصادی، ملاک عمل است. لیکن برای تعیین محدوده اقتصادی یک شهر از معیارهای دیگری مانند، سطح درآمد، نرخ بیکاری و نرخ رشد اقتصادی استفاده می شود.
منطقه خدماتی
محدوده ای است که در آن خدمات پستی، حمل و نقل، تجارت داخلی و خارجی و غیره ارائه می گردد.
منطقه ارگانیک یا سازمانی
منطقه ای است که مردم آن را با وابستگی های متقابل که از منافع مشترک بر می خیزد به یکدیگر پیوند بدهند.
منطقه توسعه
عبارت است از فضا و محیطی که از لحاظ امکانات و منابع توسعه یکسان و همگن و از نظر خصوصیات اقتصادی و اجتماعی و فضایی همسان برای برنامه ریزی توسعه باشد.
منطقه اداری
عبارت است از یک فضای جغرافیایی که بر اساس ضوابط و معیارهای سیاسی و اداری به صورت مصنوع تقسیم بندی شده باشد، نظیر مرزبندی استانهای کشور.
منطقه ژئوفیزیک
منطقه ای است که خصوصیات فیزیکی و فیزیولوژیکی نواحی متشکله آن مشابه باشند.
حوزه نفوذ
حوزه نفوذ یک شهرداری یک حد کاملاً مشخص و قطعی نیست، بلکه به صورت طیفی از شدت روابط بین شهر و روستا و نقاط اطراف آن مطرح می گردد. هرچه از شهر مرکزی دورتر شویم ، شدت این روابط کمتر می شود.
حوزه نفوذ محدوده های اطراف شهر است که بیشترین ارتباطات عملکردی با شهر اصلی دارد. وسعت و شعاع عملکرد حوزه نفوذ را نقش شهر، مرتبه شهر در نظام سلسله مراتبی شهر، عوامل جغرافیایی، نظیر ناهمواری یا دیگر عوارض طبیعی و سرانجام سهولت دسترسی تعیین می کند. علاوه بر این فاصله نزدیکترین شهر بعدی نیز در تعیین حوزه نفوذ یک شهر مؤثر است. اصطلاح حوزه نفوذ نمایانگر میدان تأثیر و نفوذ خدمات مختلف است.
پسکرانه (Hinterland)
برخی از جغرافیدانان معتقدند این اصطلاح را باید برای شهرهای بندری به کاربرد. اصطلاح پسکرانه یک مفهوم جغرافیایی است و با مرزبندی های اقتصادی-اجتماعی مشخص نمی شود. مواد از پسکرانه نواحی اطراف شهر اعم از حوزه نفوذ یا کشش آنهاست. مانند پس کرانه روستایی یک شهر یا پسکرانه ارتباطی آن.
حوزه کشش
شعاع و حوزه برد کالاها و خدمات است که با شدت و ضعف نقش شهر و حجم تقاضا تعیین می گردد.
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی منطقه ای
منبع: جزوه سیر اندیشه ها در شهرسازی و مبانی برنامه ریزی شهری ، منطقه ای و مدیریت شهری کیمیا فکر بزرگ
انتشار مقاله با ذکر منبع بلامانع است.
مهسا says
فقط می توانم بگویم خدا به شما خیر مضاعف بدهد. چون دنبال تعریفی برای شهرهای خدماتی گره ای می گشتم و در هیچ منبع فارسی و انگلیسی ای، معال مفهوم و کامل و شفافی پیدا نمیکردم. تا اینکه مطلب شما را پیدا کردم و از معادل مناطق گره ای بهره بردم. بسیار بسیار سپاسگزارم.
کیمیا فکر بزرگ says
سلام و احترام. تشکر فراوان از محبت شما.
موفق و پیروز باشید