اصول سازماندهی فضاهای شهری
مقاله حاضر اصول سازماندهی فضاهای شهری را معرفی می کند.
-
فضای خارجی، فضای داخلی
طراحی شهری با طراحی فضاهای خارجی یا عمومی سروکار دارد. مفهوم فضای خارجی و فضای داخلی اساساً یکی است، جز اینکه مقیاس این دو فضا فرق می کند.
ترکیب فضای داخلی، خانه در فرهنگ معماری ایران عمدتاً به صورت حیاط مرکزی است که با فضاهای دور بسته می شود. بدنه محصور کننده فضای حیاط اطاقها هستند. در مقابل حیاط مرکزی به عنوان فضای داخلی، میدان و تکیه سرباز یا سرپوشیده قرار دارد که از اطراف با بدنه ای مرکب از دکان ها، حمام عمومی، مسجد و مانند آن یا خانه های مسکونی محصور میشود. حیاط یک خانه با حوض و باغچه بندی و اطاق های محصور کننده آن با حیاط یک مسجد یا یک مدرسه با حوض در مرکز حیاط و باغچه های دور آن، سکوها، طاق نما ها و غرفه های دور آن، با هم شباهت زیادی دارد.
به همان اندازه که معمار به طراحی فضاهای داخلی توجه دارد، طراحی شهری باید به شیوه طراحی فضاهای خارجی توجه کند. فضای خارجی همانند فضای داخلی باید راحت و دلپذیر باشد. در طراحی فضاهای محصور شهری به ویژه به دو جنبه زیر باید توجه نمود:
۱) اصل پیوستگی و ارتباط فضاهای شهری در مراکز محلات از طریق گذرهای اصلی یا خیابانها با هم مورد توجه قرارگیرد، بدین معنی فضای طراحی شده جزیی از ساخت فضایی موجود شهر گردد.
۲) هر فضای شهری تابع نیازها و فعالیت های مردم محل، اندازه و شکل یابد.
-
اصل هم پیوندی عناصر شهری و واحدهای مسکونی
در اینجا برخی نظریه های غربی مبنی بر اینکه یک ساختمان به تنهایی یک اثر معماری و ترکیب چند ساختمان به صورت هماهنگ هنری ورای معماری است، درخور توجه است. بدین مفهوم که هنری ورای معماری در ایران همانا مهارت استادان معمار در بکار بستن اصول شناخته شده در طراحی خانه و مسجد و مدرسه بوده که هم پیوندی مجموعه را در پی داشته است.
-
اصل محصور کردن فضا
از محصور کردن فضا به عنوان نخستین اصل حاکم بر طراحی مکان های شهری نام برده می شود. بطوریکه اگر فضا به شکل مطلوبی محصور نشود، نمی توان به یک مکان شهری جذّاب دست یافت. این اصل در شهرهای قدیمی در اکثر نقاط جهان عمومیت دارد. فقط نحوه محصور شدن از نظر ابعاد و اندازه، شکل، دسترسی، بدنه محصور کننده و مانند آن تفاوت میکند. عناصر محصور کننده فضا عموماً عناصر شهری، محله ای یا خانه ها هستند. در ایران در موارد بسیاری بدنه ای از طاق نما ها و غرفه های مکرر به صورت متقارن یا متعادل فضا را محصور می کنند.
تمایل فعلی جامعه در غرب بعد از تجربیات ایجاد آپارتمان های بلند در جهت احداث گروه های مسکونی کوچک قرار گرفته که در آن احساس صمیمیت و نزدیکی حفاظت و امنیت وجود دارد. در این گروه های مسکونی کوچک قلمرو فضای مسکونی معنی و مفهوم دارد. از اینرو در آنها فضاهای دفاعی ایجاد می شود. بر اساس این تفکر انسان مهمترین رکن فضا محسوب می شود و فضا باید برای استفاده وی مقیاس انسانی بیابد.
درباره مقیاس انسانی و به نظر پیرنیا «مردم واری» در این نوشته بحث شده است. فضای محصور مانند فضای داخل یک ظرف به وسیله سطوح مادی ایجاد شده است. ترکیب این سطوح و میزان محصور بودن فضا از جمله خصوصیات اساسی فضای محصور است.
احساس محصور بودن در فضا اساساً بر رابطه فاصله چشم ناظر از ارتفاع بدنه محصور کننده فضا استوار است. برخی منابع غربی این رابطه را برپایه زاویه بین خط عمود از چشم ناظر بر بدنه و خط واصل میان چشم ناظر و لبه بالایی بدنه مورد بحث قرار داده اند.
حدود محدودیت در فضاها عبارتند از:
- حدود ۴۵ درجه (نسبت ۱:۱)، احساس محصور بودن کامل، (در این حالت لبه بالایی بدنه فضا داخل میدان دید قرار می گیرد)
- حدود ۳۰ درجه (نسبت۱:۲)، آستانه احساس محصور شدن (دراین حالت لبه بالایی بدنه تقریباً بر محدوده بالای میدان دید منطبق است).
- حدود ۱۸ درجه (نسبت ۱:۳)، حداقل احساس محصور شدن (لبه بالایی بدنه درون میدان دید واقع میشود.)
- حدود ۱۴ درجه (نسبت ۱:۴)، فقدان احساس محصور شدن در فضا
همچنین معماران رنسانس قانون ساده ای برای نسبت درازی فضا به عرض آن یافتند. باین معنی که در حالیکه نماهای محصور کننده فضا هم ارتفاع باشند، نسبت درازا به پهنا اگر از سه بیشتر شود، احساس رخنه نمودن فضای محصور شده به خارج دست می دهد که این خود از میزان محصور بودن فضا می کاهد.
سادگی شکل در کل و جزء در طراحی یک فضای شهری نقش دارد ترکیب ساده طاقبندی و غرفه نمای میدان ها و تکایا در شرایط آفتابی هوای ایران که به صورت گودی های سایه گیر با ریتم منظم و پیوسته ای کنار هم قرار گرفته، ایجاد وحدت شکل و پیوستگی می کند و به فضای محصور شده جلوه خاصی می بخشد.
فضاهای شهری عمده در شهر مانند بازار، میدان و یا مسجد جامع یکی بیشتر نبوده، اما در برخی از شهرهای ایران به دو فضای عمده میدان مانند، بر میخوریم. در سمنان تکیه پهنه و تکیه ناسار دو فضای عمده شهری محسوب می شوند. در یزد میدان شاه طهماسب صفوی بعد از میدان امیر چخماق از دوره گورکانی در قرن نهم هجری احداث شد و نزدیک به دو قرن هر دو میدان از رونق برخوردار بودند.
باید دانست که فضای شهری با فضای باز در شهر تفاوت دارد. فضای شهری دارای عملکرد و فعالیت ویژه است، حال آنکه فضای باز شهری صورتی طبیعی دارد، چنانکه پارک یا فضای سبز تحرّک و فعالیت فضای شهری را ندارد.
-
اصل سادگی و فضای محصور شهر ایرانی
معماری ایران سهل و ممتنع است. باغ های ایران همینطور و ترکیب شهرهای قدیمی آن نیز ساده اند. این تنها اجزاء آجرکاری و کاشی کاری نیستند که به معماری ایران غنا می بخشند، بلکه سادگی ترکیب توده ساختمانی و فضا در معماری و شهر ایرانی است. چنانکه گنبد قابوس با سادگی تمام بحق شاهکار معماری است.
-
مسئله طراحی بدنه فضای خیابانها و گذرها
در طراحی لبه خیابانها و در صورت امکان گذرها باید اصول ترکیب، تناسب، مقیاس و شکل ساختمان های باقیمانده قدیمی و میانی شناسایی و از آنها ضوابطی به صورت نوشته و تصاویر روشن برای طراحی جدید استخراج شود.
ایجاد دسترسی در بافت شهرهای قدیمی که با احداث خیابانهای مستقیم از نزدیک به نیم قرن پیش آغاز شد، تا امروز به شکل تعریض گذرهای قدیمی در قالب طرحهای روانبخشی ادامه یافته است. واقعیت اینست که ایجاد دسترسی سواره در بافت قدیمی شهرها امری الزامی است. مطالعات محلی نشان می دهد که یکی از علل فرسودگی و تخلیه بافتهای قدیمی ضعف دسترسی در آنهاست.
-
خصوصیت ایستایی و پویایی فضاهای محصور
رشته فضاهای ارتباط دهنده یعنی گذرهای اصلی و فضاهای میدان مانند که عناصر مختلف را در شهر و در مرکز آن به هم پیوند می دهند، واجد خصوصیات پویایی و ایستایی هستند. بدین معنی که از لحاظ شکل؛ میدان، میدانچه، چهار سوق و مانند آن ایستا و گذر و خیابان پویا هستند.
نتیجه اینکه در طراحی دسترسی های شهری و محله ای باید به خصوصیت پویایی و ایستایی فضاهای محصور توجه نمود. قرار دادن عناصری (بسته به اهمیت عنصر و توجه به مسئله تجمع) در مسیر گذر یا خیابان از یکطرف و در جوانب میدان از طرف دیگر به فضاها اعتبار مکانی می بخشد.
-
اصل مقیاس و تناسب
منظور از تناسب رابطه میان ابعاد مختلف یک فضا یا یک شیئی است، رابطه ای مستقل از اندازه. اما مقیاس به رابطه بین اندازه یک فضا یا یک شیئی با فضاها یا اشیاء اطراف آن مربوط می شود. می توان گفت که یک فضا یا یک بنا در مقیاس یا خارج از مقیاس با محیط اطرافش می باشد.
مقیاس انسانی چیست؟ اگر اندازه یک فضا با پیکر انسان ارتباط مطلوب داشته باشد، گفته می شود که فضا مقیاس انسانی دارد. این رابطه در تعیین خصوصیت یک فضای خارجی و برداشت بصری ناظر از آن فضا عاملی قوی محسوب می شود. تأثیر بصری فضا بر ناظر از نظر محصور بودن و یا مقیاس انسانی داشتن با زاویه دید چشمان انسان ارتباط دارد.
نظر طراحان غربی بر اینست که فضاهای بسیار گشاد، بسیار تنگ و خطی یکنواخت از مقیاس انسانی به دور است. بررسی هایی که در مورد شهرهای قدیمی غرب صورت گرفته نشان می دهد که اگر نسبت ارتفاع ساختمان به عرض فضایی خطی از ۱:۱ تجاوز کند ممکن است به ناظر نوعی احساس ترس از تنگی فضا دست دهد و این نسبت از ۵/۱:۲ کمتر باشد ناظر احساس کند که فضا بیش از اندازه باز و گشاد است. به نظر طراحان غربی وقتی می توان گفت فضای خارجی به نحو مطلوبی محصور شده که نسبت ارتفاع ساختمان به عرض فضا ۲/۱،۳/۱ تا ۴/۱ باشد. اگر این نسبت از ۴/۱ کمتر باشد خصوصیت محصور بودن فضا از بین می رود.
در میدان نقش جهان اصفهان عرض میدان بیشتر از ۱۱ برابر ارتفاع بدنه محصور کننده آن و طول آن بیشتر از سه برابر عرضش می باشد. این میدان به علت عملکرد ویژه ای که داشته بسیار وسیع و فاقد خصوصیت محصور بودن است.
در بخش قدیمی و میانی شهرها، از نسبت ارتفاع به عرض ۲به ۱،۱ به ۱ تا ۱ به ۲ در طراحی فضاهایی که عمدتاً حالت حرکت و پویا دارند و از نسبت ارتفاع به عرض ۱ به ۲ تا ۱ به ۶ در طراحی فضاهایی که بیشتر حالت ایستا و توقف دارند میتوان درس گرفت.
-
اصل فضاهای متباین
فضاهای متباین فضاهایی هستند که از نظر خصوصیات عرض و طول و ارتفاع از طرفی و عناصر و اجزاء محصور کننده از طرف دیگر با یکدیگر تفاوت دارند. شهرهای قدیمی ایران دارای گنجینه ای از فضاهای متباین متفاوت می باشند که با نوع غربی خود تفاوت دارد. ارزش فضاهای متباین در اینست که از یکنواختی فضاهای ارتباط دهنده می کاهد. اصل پایه ای حاکم در طراحی شهر یا بخشهایی از آن، در واقع ایجاد رشته ای از فضاهای محصور و متباین است که این فضاها واجد مقیاس انسانی باشند.
دو خصوصیت عمده فضاهای متباین در شهرهای قدیمی ایران، پهن و باریک شدن فضا و همچنین سرباز و سربسته بودن آن است، که این خصوصیت دوم شهرهای کویری از آنجا که سایه ایجاد می کند، از اهمیت خاصی برخوردار است.
تفاوت در نحوه محصور کردن فضاها از نظر مقیاس فضا و تناسب جزئیات بدنه محصور کننده فضا می تواند خصوصیت تباین را بین رشته ای از فضاها تشدید کند. در طراحی فضاهای متباین باید خصوصیت تفاوت و جاذبه بصری و همچنین قلمرو را مورد توجه قرار داد. این تفاوت فضایی باید به گونه ای باشد که ناظر در حرکت خود کاملاً آنرا از نظر بصری احساس کند. روش طراحی چنین فضاهایی با تغییر مقیاس و خصوصیت محصور نمودن فضاها میسر می گردد.
-
اصل قلمرو
معلوم و مشخص بودن حد و مرز یا قلمرو فضایی که انسان در آن زندگی می کند، خصلت فطری اوست. قلمرو فضایی معمولاً به دو صورت خصوصی و عمومی قابل تشخیص است. بدیهی است که فضای خصوصی حد و مرز یا قلمرو خصوصی یک یا چند نفر را تعریف می کند و فضای عمومی نشان می دهد که متعلق به همگان است. اما مسئله قابل بحث حد فاصل این دو فضا است. اگر به بررسی تجربه گذشتگان در شهرهای قدیمی ایران بپردازیم، سه فضا با خصوصیات متفاوت را از یکدیگر می توانیم تشخیص دهیم و از هم تفکیک کنیم:
- فضای خصوصی شامل حیاط و عناصر دربرگیرنده آن.
- فضای نیمه خصوصی ـ نیمه عمومی به صورت یک بن بست اختصاصی یا یک هشتی که به چند خانه راه داشته است.
- فضای عمومی به صورت گذرو میدان.
ببینیم قلمرو فضایی و بالاخص فضای نیمه عمومی ـ نیمه خصوصی که امروز در طراحی شهری و طراحی مسکن فراموش شده از چه نظر حائر اهمیت بوده. به طور خلاصه می توان گفت که:
- فضای نیمه عمومی ـ نیمه خصوصی به ساکنین داخل یک خانه و یا خانواده هایی که در خانه آنها به فضای یک سکو، هشتی یا بن بست باز می شود، احساس تملّک و امنیّت می بخشد.
- فضای نیمه خصوصی، نیمه عمومی نشان می دهد در حالیکه ساکنین می توانند در فضای کاملاً خصوصی خود بدون مداخله غیر عمل کنند، در فضای نیمه خصوصی گردهم آیند و با مشورت و تماس با یکدیگر تصمیم بگیرند. این امر در قوّت بخشیدن به زندگی اجتماعی صاحبان فضای نیمه خصوصی ـ نیمه عمومی مؤثر است.
- فضای نیمه خصوصی ـ نیمه عمومی نشان می دهد که به چند خانوار تعلق دارد و الزاماً موجب شناسایی و آشنایی ساکنین آن با یکدیگر می شود. یکی از نتایج این آشنایی هشیاری و مراقبت ساکنین نسبت به محدوده فضای مشترک خود است.
- از آنجا که فضای نیمه خصوصی عمدتاً مورد استفاده ساکنین آن فضاست، لذا از شلوغی و رفت و آمد عموم برکنار است.
-
اصل ترکیب (کمپوزیسیون)
منظور از این واژه در اینجا ترکیب فضاها و بدنه محصور کننده آنهاست در بسیاری از فضاهای شهری غرب نمای اصلی ورودی ساختمان ها در جوانب مختلف میدان در مجموع بدنه محصور کننده را تشکیل می دهد، در واقع بناهای محصور کننده عمدتاً مشرف به میدان هستند. در ایران از یک سو به علت جهت ویژه ای که ساختمانها باید داشته باشند و از سوی دیگر این خصوصیت که ورود به ساختمان نه بلافاصله بلکه معمولاً از فضاهای فرعی صورت می گیرد، عناصر دور میدان الزاماً همگی به آن مشرف نیستند. ولی ترکیب آنها میدان را محصور میکند و خصوصیت وحدت شکل با ایجاد ردیفی طاقنما که دورتادور میدان می گردد حاصل میشود، و در بسیاری از فضاها با تقارن پلکانی بدنه اصلی چشم ناظر به نقطه غایت که در نمونه میدان امیر چخماق دو منار نیز برفراز آنست و یا در میدان شاه ولی تفت که ساده تر است هدایت می شود. این عالی ترین شکل تجلی اصل کمپوزیسیون در فضای شهر ایرانی است.
در صورتیکه بناهای مختلفی با هم ترکیب شوند و فضایی را محصور کنند، لازم است مابین این بناها آنچنان هماهنگی از نظر وحدت شکل برقرار باشد که بدنه محصور کننده علی رغم تشکل از ساختمان های مختلف صورتی پیوسته پیدا کند. در این صورت به جای کلمه ساختمان های مختلف میتوان کلمه واحدهای همانند و هماهنگ را بکار برد که مجموعه آنها پیوسته و هماهنگ است. این خصوصیت هماهنگ کننده و پیوند دهنده را میتوان هویت معماری نام نهاد که در مورد ساختمانهای مجموعه شهر نیز مانند ساختمانهای بدنه یک گذر یا یک خیابان یا میدان مصداق پیدا می کنند.
-
آگاهی از فضا
آن اصل پایه ای که طراح باید در جریان آموزش و عمل ادراک کند، آگاهی پیدا کردن نسبت به فضاست. برای این مقصود باید دانست که دو جزء یا دو عنصر اساسی ترکیب معماری یا مجموعه ای از شهر حجم یا توده ساختمانی و فضاست. امروز طراحان آنقدر که به توده ساختمانی بها می دهند، به فضا توجهی ندارند. متخصصین غربی که مدت درازی به تحقیق در مسئله حجم و فضا پرداخته اند، عقیده مندند که اغلب طراحان «کور فضایی» هستند، بدین معنی که حجم ساختمانها را می بینند ولی از درک فضای بین آنها عاجزند. حال آنکه معماری در واقع حجم و فضاست و طراحی عبارتست از برقراری رابطه متقابل میان این دو.
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری | طراحی شهری
منبع: جزوه مباحث عمومی شهرسازی ایران کیمیا فکر بزرگ
انتشار مقاله اصول سازماندهی فضاهای شهری با ذکر منبع و دادن لینک بلامانع است.
دیدگاهتان را بنویسید