لوکوربوزیه | Le Corbusier
شارل ادوارد ژانره Charles-Édouard Jeanneret مشهور به لوکوربوزیه ، نقاش، معمار و شهرساز سوییسی تبار فرانسوی است. لوکوربوزیه بیگمان یکی از ۴ استاد بزرگ معماری نوین است که شخصیت و شیوه کار ویژه اش، تجربه های او را با تجربه های استادان معمار و هنرنوزایی همانند می سازد.
اندیشه ها و آثار لوکوربوزیه را می توان به چهار دوره تقسیم کرد
- در دوره نخست ، همه کوشش او به پیشبرد انبوه سازی در معماری خلاصه می شد که دستاورد آن، طرح دومینو در ۱۹۱۴ است.
- در دوره دوم به شهرسازی رو آورد و ایده ساخت آسمان خراش هایی در میان فضاهای سبز درختان را پی گرفت. شهر معاصر (۱۹۲۲) و شهر درخشان (۱۹۳۵) و طرح شهر الجزیره در ۱۹۳۸، مربوط به آن دوره می باشد. تدوین مصوبات منشور آتن در ۱۹۴۲ و کتاب چگونه به شهرسازی بیندیشیم نیز جزو این فعالیت هاست.
- در دوره سوم ( از سال ۱۹۴۷)، تفکرات خردگرایانه خود را تعدیل نموده و به طراحی ساختمان های تندیس گونه و اکسپرسیونیستی پرداخت. اولین اثر او در این زمینه «واحد مسکونی مارسی» و اوج آن کلیسای رون شأن می باشد.
- در دوره چهارم، فعالیت های او با طراحی شهر چندیگر و ساختمان های عمودی آن آغاز می شود. طرح هایی که بر معماری مدرن ژاپن تأثیری انکار ناپذیر می گذارند. لوکوربوزیه تا پایان عمر (۱۹۶۵)، سرگرم طراحی و اجرای ساختمان های شهر چندیگر بود.
لوکوربوزیه مؤلف نوشته های زیادی در باب شیوع افکار خود می باشد که کتاب چگونه به شهرسازی بیندیشیم، مهم ترین اثر او درباره شهرسازی است. از دیگر آثارش می توان؛ به سوی معماری (۱۹۲۳)، شهرسازی (۱۹۲۵)، منشور آتن (۱۹۴۳) و پیشنهادهای شهرسازی (۱۹۴۶) را نام برد.
نظریات لوکوربوزیه
- لوکوربوزیه بر این باور بود که معماری از مواد و مصالح جدید مانند فولاد، بتن مسلح و تکنیک های جدید ساخت و ساز استفاده نماید. این معماری باید عقلانی باشد و نظم ریاضی گونه ای را نشان دهد. این معماری می باید قوانین کلی و جهان شمول یعنی اصول حاکم بر دنیای ما را آشکار سازد.
- او برای حل ریشه معضل شهرهای زمان خویش نوشت: باید به دنبال ایجاد تعادلی بین انسان و محیط بود البته تلقی لوکوربوزیه از انسان، یک صورت مثالی است.
- از دیدگاه لوکوربوزیه نیازهای مادی و معنوی انسان در سراسر دنیا یکسان است و از این رو انسان موجودی است جهانی. به این ترتیب پاسخ های ارائه شده در برابر نیاز وی یکسان هستند. او تنها به جنبه بیولوژیک یا زیست شناسانه انسان توجه داشت و می کوشید تا نیازهای فیزیولوژیک انسان را برآورده سازد.
- ۵ اصل لوکوربوزیه در ارتباط با معماری معاصر و فن ساختمان جدید عبارتند از:
- ساختمان ها بایستی بر روی پیلوتی ساخته شوند و ستون ها در خانه بایستی مستقل ساخته شود.
- استقلال دیوار از وظیفه تحمل بار، هم در نما و هم در قسمت های داخلی بنا.
- نقشه آزاد: انعطاف پذیری طرح های ساختمانی با استفاده از بتن مسلح
- نماهای آزاد که نتیجه مستقیم استفاده از اصول ساختمانی اسکلتی است.
- ساختن بام های مسطح ( تراس)
- لوکوربوزیه به پیروی از شارل فوریه -به عنوان نخستین پیامبر عصر ماشین از نگاه لوکوربوزیه- شادی زندگی را به عنوان تنها معیار ضابطه ساختمان های اجتماعی خود به کار می برند.
- لوکوربوزیه انسان و جامعه را پدیدهای ایستا ندانسته بلکه آن را دست خوش تغییر و تحول نیز می دانست. او به تأثیر محیط بر انسان و معماری آگاه بود، اما رشد و پیشرفت جامعه را خطی می انگاشت و باور داشت که همه جوامع می باید از مرحله صنعتی گذر کنند؛ به همین خاطر محور توجه او، انسان و جامعه صنعتی بود.
لوکوربوزیه در بررسی شهرهای عصر خود مشکلات آن ها را در غالب موارد زیر طبقه بندی می کند
- آشفتگی شدید و پر هیاهو
- نبود مطلق طبیعت
- دوره تحقیرآمیز مناطق مسکونی (حمل و نقل مکانیکی پر هزینه)
- وجود شهرهای متمرکز- شعاعی صنعتی شده امروزی و فراوانی نیروی کار در بازار که پیامد آن خانه به دوشی کارگران است.
- ترک روستاها
از دیدگاه لوکوربوزیه شرایط مثبتی که باید در محیط صنعتی برقرار کرد عبارتند از
- نظم و پاکیزگی
- باز زنده سازی طبیعت
- نزدیک ساختن سکونت گاه ها به یکدیگر و حذف سفرهای طولانی روزانه
- از میان بردن خانه بدوشی از راه ساخت شهر صنعتی خطی
- ایجاد برخوردهای واقعی و موزون بازندگی دهقانی
اصول شهرسازی لوکوربوزیه عبارتند از
- طبقه بندی عملکردهای شهری (منطقه بندی)
- تعدد فضاهای سبز
- ایجاد نمونه های عملکردی اولیه (الگوسازی و استانداردسازی)
- عقلایی کردن مسکن جمعی
لوکوربوزیه مشکلات اصلی شهرهای صنعتی دهه ۳۰ سده بیستم را شهرهای فشرده و شعاعی با خانه های تاریک و خفه که پنجره های آپارتمانها رو به خیابان های شلوغ پرسواره باز می شود. و کودکان جایی برای بازی ندارند می دانست.
لوکوربوزیه مخالف تراکم نبود و تجمع را یکی از گرایش ها غریزی انسان ها می دانست و حتی تراکم بیشتر را چاره ای در صرفه جویی وقت و هزینه می دانست، به همین خاطر ایده باغ شهر را یک انحراف می داند.
تصور لوکوربوزیه از شهرسازی بسیار ساده انگارانه بود. او چنین می انگاشت که مسائل اصلی شهر کالبدی و معمارانه است. به باور لوکوربوزیه این معمار است که باید وظیفه شهرسازی را بر عهده بگیرد «شهرساز کسی جز معمار نیست».
برای لوکوربوزیه شهرسازی در جانمایی و تنظیم کاربری ها خلاصه می شد.
لوکوربوزیه یک “کارکرد باور” بود که توجه به سنت و تقلید را تقبیح کرده، آن را صحنه پردازی تشریفاتی می دانست. (پاکزاد:۳۷۵)
تصویری که لوکوربوزیه از یک معمار داشت تصویر یک مهندس بود.
انسان مورد نظر او انسان مدرن بود، انسانی که به علت تغییرات رخ داده در طول انقلاب صنعتی تغییر کرده ، اکنون می باید خود را با شرایط جدید و سرعت ناشی از آن تطبیق دهد.
لوکوربوزیه از نوآوری های عرضه شده استقبال می کرد اما آن را ناکافی می دانست. به باور وی زمان آن رسیده است تا این اختراعات انسانی تر شوند و از این رو می باید تدابیری اندیشیده شود تا انسان زیر بار اختراعات خود خرد نشود.
لوکوربوزیه از پیشرفت فن ساختمان خشنود بود و امکان ایجاد ساختمان های بلند مرتبه را راهکار مناسبی در راستای ایجاد آرزوی یکصد ساله اروپاییان برای نور و تهویه می دانست.
در وجه تفکیک ناپذیر شهرسازی از نظر لوکوربوزیه « فردیت – عمومیت » است. وی در تحقیقات خویش پیرامون جستجو شکل های نوین در خانه سازی و همچنین یافتن شکل جدیدی از زندگی شهری متقاعد شده بود که اطمینان به آزادی های فردی و در عین حال بهره مندی از امتیازات فعالیت های جمعی باید تأمین شود.
برای لوکوربوزیه، زیبایی بصری مهم ترین نیاز روانی انسان است. به همین خاطر برای برآوردن این نیاز به سوی بهبود بصری ساختمان ها حرکت می کرد.
او اعتقاد داشت که ساختمان ها را نیز می توان همانند کتب خواند و برای این کار از اشکال کاملاً هندسی بهره می گیرند.
برای لوکوربوزیه تنها دو شهر وجود دارد
۱- شهر صنعتی که محل فعالیت و تولید است. (خطی)
۲- شهرهای موجود که در آن بخش، داد و ستد اداری کالا رخ می دهد . این شهرها اشکالی ساده و مرکب داشته و بیشتر در محل تقاطع راه های آمد و شد و جاده ها شکل گرفته اند. به طور کلی این شهرها متمرکز و شعاعی هستند. (شعاعی)
لوکوربوزیه، شهر صنعتی را شهری خطی پیشنهاد می کند و از این لحاظ با تئوری نوار شهر ای ماتا همخوانی داشت. او دو اصل نوار شهر را برای شهر صنعتی خود وام گرفت.
- محل هایی که انسان بیش از هر چیز با آنها سروکار دارد، باید گردهم ساخته شوند تا از جابجایی بی مورد جلوگیری شود.
- فضاهای تفریحی می توانند از دیگر مناطق کار و فعالیت به دور باشند.
از نظر لوکوربوزیه شهر صنعتی در راستای راه های اصلی حمل و نقل گسترش می یابد . توسعه شهر خطی تا بی نهایت نخواهد بود و در نقاط برخورد با مراکز قدیمی از گسترش باز می ماند.
تفاوت شهر خطی لوکوربوزیه با نوار شهری ماتا در این است که ، شهر خطی لوکوربوزیه باید تنها در یک سوی جاده ها و راه های گذری گسترش یابد و نه در هر دو سوی آن زیرا در غیر این صورت تقاطع ها همواره راه ها را قطع می کنند. (پاکزاد:۳۸۴)
به نظر لوکوربوزیه چه شهر های صنعتی و چه شهرهای متعارف باید بر پایه تمایز فعالیت های مشابه (پهنه بندی) باشند. او چهار پهنه و منطقه اصلی برای شهر تعریف می کند و این پهنهها را «واحد» می نامد.
واحد مسکونی و پیوستهای آن: از دیدگاه لوکوربوزیه خانه ماشینی است برای سکونت.
واحد کاری ، تجاری، صنعتی اداری خدماتی با تهویه مناسب طبیعی
واحد تفریح: مکان فعالیت های ورزشی و فرهنگی و… می باشد.
واحد آمد و شد: لوکوربوزیه دو نوع آمد و شد را مطرح می کند: الف-آمد و شد افقی. ب-آمد و شد عمودی.
واژه خیابان از نظر او نماد بی نظمی های مورچه وار بود و می باید به جای آن از مسیر پیاده و سواره یا اتوبان استفاده کرد.
لوکوربوزیه گذشته از واحدهای بالا واحدهای دیگری را تعریف کرده و آن را مکمل واحدهای بالا می داند:
- واحد منظره: محیط و چشم انداز طبیعی برای ایجاد تعادل در برابر خودرو در همهی واحدها مطرح می شوند. لوکوربوزیه واحد منظره را گیاهان سبز پهنه های صاف زمین هایی با پستی و بلندی و افق های کم و بیش دور تعریف می کرد.
بنا به پیشنهاد لوکوربوزیه معابر اصلی عبور و مرور می بایست در سه سطح قرار گیرد:
- زیرزمین جهت ترافیک سنگین
- هم سطح زمین جهت ترافیک میان محله ای
- مسیرها روگذر برای ترافیک سریع
لوکوربوزیه از اشکال هندسی جانب داری می کرد . او می نویسد روح عصر مدرن دارای ویژگی هندسی است که روح ساختمان و ترکیب است.
لوکوربوزیه در طرح های خویش، بعد جدیدی از سکونت را مطرح می سازد. وی اعتقاد داشت در این زمان کارهای ساختمانی می بایست در مقیاس کیلومتر اجرا شوند نه در مقیاس متر.
لوکوربوزیه یا اوزن فان در ۱۹۲۰ بانی ناب گرایی در شهرسازی است که مبین مفهوم بی پیرایه و معقول از زیبایی است.
شهرسازی لوکوربوزیه علیه خیابان است. وی از خیابان ها به عنوان میراث بربریت ، نماد بی نظمی در عبور و مرور و فاضلاب شهری یاد می کند و در پی استقلال میان احجام ساختمانی و راه های ارتباطی است.
لوکوربوزیه تأکید می کند فرهنگ نوعی تفکر زاویه دار است و برای یک معماری جهانی زاویه قائمه بهترین است.
لوکوربوزیه از زمین های شهری به عنوان یک معدن الماس یاد می کند.
از نظر لوکوربوزیه، شهرسازی به معنای صرف پول و هزینه نیست بلکه به دست آوردن آن است.
طرح” واحدهای مسکونی مارسی” ، طرح “شهر درخشان“، طرح”شهر معاصر” ، نقشه “همجواری” ، طرح “شاندیگار“، “طرح شهر سن دیه” ، طرح محله جدید «آنور» از آثار لوکوربوزیه است.
لوئیس مامفورد از طرح واحدهای مسکونی مارسی به عنوان «حماقت مارسی» یاد می کند.
شهر معاصر
«طرح شهر معاصر» در سال ۱۹۲۲ ارائه گردید. در این طرح بخش مرکزی شهر پاسخگوی مناسبی جهت تراکم ترافیک شهر بشمار می رود و جابجایی مردم را میسر می سازد که در آن فضای سبز و فضای باز به اندازه کافی هست. وی این طرح را برای یک شهر پرجمعیت ارائه می کند. در این طرح شهر hvaیک مرکز متراکم تجاری محسوب می شود.
در طرح لوکوربوزیه با توجه به سیستم ترافیک سه نوع راه دیده می شود
- راه های مخصوص تمرکز ترافیک سنگین و پخش کالا.
- شبکه ای از خیابانهای اصلی.
- پل های محکم.
در این طرح یک سیستم راه آهن نیز جهت شهر در نظر گرفته شده و همه خطوط راه آهن به ایستگاه مرکزی در قلب شهر منتهی می شود.
شهر درخشان
- «شهر درخشان» برگرفته از مفهوم” فالانستر فوریه” است.
- «شهر درخشان» (رادیانت سیتی)، به وضوح عناصر اصلی دکترین شهرسازی لوکوربوزیه را نمایان می سازد. او یک شهر سبز با بناهای مرتفع را طراحی کرد. در این طرح ساختمان ها بر ستون ها بنا شدند.
- ایده کارخانه سبز و باغ شهر عمودی از لوکوربوزیه است.
- لوکوربوزیه خواهان آن بود که درختان آسمان و خورشید و طبیعت را به میان خانه ها بکشاند. وی خود را محدود به مسائل فنی یا هنری نکرد بلکه میل داشت که همزمان در خلق و ایجاد روش نوینی برای زندگی از طریق بسط خدمات عمومی نیز شرکت داشته باشد.
- وی لزوم طرفداری از کنترل شهرهای بزرگ و ساختن شهرهای خطی را احساس می کند.
- جمعیت شهر درخشان لوکوربوزیه سه میلیسون نفر است.
- لوکوربوزیه اعتقاد داشت وجود درختان در شهر غول آسا، مقیاس انسانی را دگرباره برقرار می کند.
اصول و پایه نقشه شهر لوکوربوزیه عبارتند از
یکم: تراکم زدایی از مرکز شهر.
دوم: افزایش تراکم .
سوم: افزایش وسایل آمد و شد.
چهارم : افزایش سطوح درختکاری شده.
لوکوربوزیه در سال ۱۹۳۰ در کنگره سیام در بروکسل طرح شهر درخشان را که به وضوح عناصر اصلی دکترین شهرسازی لوکوربوزیه را نمایان می سازد، ارائه کرد. او یک شهر سبز با بناهای مرتفع را طراحی کرد که ساختمان ها بر ستون ها بنا شده بودند. و تمام سطح زمین جهت عبور و مرور در نظر گرفته شده بود، باغ های معلق بر فراز بام ها گسترده شده بودند و محل طبیعی ادارات در مرکز شهر و نزدیک یکدیگر در نظر گرفته شده بود. این شهر برای جمعیتی حدود سه میلیون نفر طراحی شده بود و دارای هسته مرکزی با کمربندی سبز و باغ شهرهای عمودی در اطراف بود.
لوکوربوزیه مسکو را «سرزمین موعود اهل فن» می داند.
ساخت شهر چندیگار در ۱۹۵۱ توسط لوکوربوزیه آغاز شد.
شاندیگار بر اساس تئوری هفت راه لوکوربوزیه – که گونه ای سلسله مراتب شمرده می شود- شکل گرفته است. شبکه ای از راه های تند رو – راه های درجه یک، دو و سه- شهر را در زاویه های قائمه قطع کرده و شطرنجی از بخش های بزرگ مستطیل شکل به وجود آورده اند.
طرح شهر برازیلیا (۱۹۶۳-۱۹۵۶) بر پایه تفکرات لوکوربوزیه در میانه دهه پنجاه به اسکار نیمار به عنوان معمار و لوچیوکوستا به عنوان شهرساز در جهت برنامه ریزی و طراحی پایتخت جدید داده شد.
نقشه شهر برازیلیا برای القای توسعه و به هنگام بودن، شکل نمادین یک هواپیما را به خود گرفت. در دماغه، بدنه و بال های این هواپیما ، عملکردهای مختلف جانمایی شد؛ در دماغه ادارات حکومت مرکزی، در بدنه ادارات و در بال ها مناطق مسکونی.
طرح شهر برازیلیا به دلیل عدم توجه به شرایط مکان و موقعیت محلی (آب و هوا و..) ، علی رغم طراحی موفق در زمینه مسکن نماد شکست شهرسازی مدرن محسوب می شود. این شهر سبب ایجاد حاشیه نشینی در اطراف شد. در فضاهای این شهر، امکان هیچ گونه زندگی شهری وجود ندارد و عملاً به جای ایجاد یک شهر زنده ، مجموعه ای از ساختمان های تندیس گونه با نظمی خاص وجود دارد. هیچ فضایی مناسب گردهمایی و تعامل اجتماعی در این شهر وجود ندارد.
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری | طراحی شهری | سیر اندیشه ها در شهرسازی
منبع: جزوه سیر اندیشه ها در شهرسازی
انتشار مطلب لوکوربوزیه با ذکر منبع بلامانع است.
دیدگاهتان را بنویسید