بررسی تجارب برنامه ریزی راهبردی در آمریکا
تا حدود دهه ۱۹۶۰ برنامه ریزی ایالات متحده تحت تأثیر برنامه ریزی جامع و طرح های جامع سنتی بوده است. ولی از آن به بعد به تدریج به رویکرد راهبردی یا استراتژیک روی آورده شده است. اما تحولات شهرسازی در آمریکا تابع ویژگی های خاص این کشور و متفاوت از کشورهای اروپایی بوده است.
اهم این ویژگی ها عبارتاند از:
- وجود نظام فدرالیسم و عدم تمرکز
- تسلط مالکیت خصوصی زمین
- تسلط نقش اقتصاد آزاد
- تسلط اتومبیل و حومهنشینی
- تأثیر جنبش های سیاسی و اجتماعی
با توجه به نکات یاد شده می توان گفت که در ۴۰ سال اخیر روند تحول برنامه ریزی شهری در آمریکا به سمت برنامه ریزی راهبردی و برنامه ریزی رفاه اجتماعی بوده است.
ویژگی های برنامه ریزی شهری در آمریکا
-
نقش فدرالیسم در برنامه ریزی آمریکا:
به دلیل وجود نظام فدرال و لیبرالیسم اقتصادی امکان برنامه ریزی متمرکز اقتصادی در این کشور وجود ندارد.
-
نقش اقتصاد آزاد در برنامه ریزی آمریکا:
نحوه شکل گیری و توسعه اولیه شهرهای آمریکایی بیش از هر عامل دیگری تحت تأثیر جست و جوی درآمدی ساکنین بوده و از این رو فلسفه خصوصی گرایی به صورت یک جریان غالب درآمد.
-
گسترش حومه نشینی و توسعه حومه ای:
پس از جنگ جهانی دوم و در ۱۹۵۰، برنامه های بلند پروازانه احداث بزرگراه های ایالتی و نیز در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی تشدید گرایش استفاده از اتومبیل به حومه نشینی بیش از پیش دامن زد.
-
تاکید بر روش های کمی در شهرسازی:
برنامه ریزی شهری در آمریکا به ویژه از دهه ۱۹۴۰ به بعد بیش از پیش به سمت روش های کمی روی آورد. از آن جمله می توان به مفهوم واحد همسایگی، استانداردهای شدت کاربری زمین و مدل سازی برای شهرهایی مثل سان فرانسیسکو و بوستون اشاره کرد.
نقش عوامل سیاسی و اجتماعی در برنامه ریزی شهری آمریکا
-
فشار مشکلات و جنبش های اجتماعی:
مورد انتقاد قرار گرفتن برنامه ریزی صرفاً کالبدی و عدم توجه به اهداف اجتماعی و برنامه ریزی حمایتی سبب ایجاد گرایشی نوین به سمت برنامه ریزی حمایتی و برنامه ریزی عدالت خواه از اواسط دهه ۱۹۶۰ به بعد می شود.
-
جنبش محیط زیست:
در طول چند دهه گذشته، برنامه ریزی محیط زیست به یک محور مهم در برنامه ریزی شهری و منطقه ای بدل شده است.
-
ظهور لیبرالیسم نو در آمریکا:
با ظهور دولت جمهوری خواه ریگان، نو لیبرالیسم به هیچ وجه نمی تواند وظایف برنامه ریزی را به عهده گیرد و به نیازهای وسیع و عمیق جامعه شهری و روستایی پاسخ گوید. از این رو دهه ۱۹۸۰ در آمریکا سرآغاز عصر مشارکت بخش عمومی و خصوصی است.
رویکرد سیستمی در برنامهریزی آمریکا
-
روند کاربرد رویکرد سیستمی در آمریکا:
رویکرد سیستمی تقریباً به طور همزمان در برنامه ریزی آمریکا و انگلستان به کار گرفته شد. در برنامه ریزی در انگلستان رویکرد سیستمی ابتدا از سوی نهادهای دولتی متولی برنامه ریزی مورد توجه قرار گرفت، اما در آمریکا با توجه به ویژگی های نظام فدرال و نقش اقتصاد آزاد، نفوذ رویکرد سیستمی در برنامه ریزی به صورتی پیچیده تر، متنوع تر، پنهان تر و تدریجی تر انجام گرفت که منجر به پیدایش رویکرد جدیدی در برنامه ریزی آمریکا شد که بیشتر با عنوان برنامه ریزی راهبردی معروف شده است. محتوای اصلی این رویکرد جدید شبیه به الگوی برنامه ریزی ساختاری در انگلستان است.
-
مفهوم و جایگاه برنامه ریزی استراتژیک در آمریکا:
برنامه ریزی راهبردی در قلمرو فعالیت شرکت های تجاری و در واقع از بطن مدیریت راهبردی زاده شده است و به همین دلیل به آن برنامه ریزی راهبردی – شرکتی نیز اطلاق شده است.
مفهوم کلیدی در برنامه ریزی و مدیریت راهبردی تقسیم وظایف برنامه ریزی به دو مرحله اساسی است که یک فرآیند واحد را تشکیل می دهد:
- برنامه ریزی راهبردی (شامل تصمیم سازی و سیاست گذاری)
- برنامه ریزی اجرایی (شامل اجرای تصمیمات، اصلاح و نظارت)
این رویکرد جدید مفهوم سنتی برنامه ریزی جامع به عنوان یک روند آمرانه، قطعی و یکباره را به طور کلی بی اعتبار ساخت و نشان داد که اجرای هر طرح و برنامه به شناخت تنگناها و امکانات، تعیین اهداف، راهبرد و سیاست ها نیاز دارد که پذیرش این مفهوم خود به مستلزم رعایت تحقق پذیری، انعطاف پذیری، مشارکت و اصلاح پذیری در روند برنامه ریزی است.
لذا طرح های توسعه و عمران شهری می بایست در دو سطح راهبردی و اجرایی (مشابه نظام دو سطحی طرح های ساختاری – محلی در انگلستان) تهیه و به مرحله اجرا گذاشته شوند.
عمده ویژگی های برنامه ریزی راهبردی را می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
- مشخصه اصلی برنامه ریزی راهبردی در سطح اجتماع محلی معطوف به شناخت نقاط قوت، ضعف، امکانات و مخاطرات به منظور دستیابی به موضوعات کلیدی و اهداف و مقاصد است.
- برنامه ریزی راهبردی بیشتر به سمت عمل، نتایج و اجرا گرایش دارد.
- امکان بیشتری برای مشارکت وسیع تر و متنوع تر در روند برنامه ریزی ایجاد می کند.
- توجه بیشتری به روابط بیرونی جامعه محلی و تشخیص امکانات و مشکلات آن از طریق وارسی زیست محیطی دارد.
- رفتار رقابتآمیز سایر اجتماعات محلی دیگر را در نظر می گیرد.
کاربرد مدل سازی در شهرسازی:
از دههی ۱۹۶۰ به بعد و به کمک کامپیوتر روش شبیه سازی و مدل سازی به طور جدی و عملی مطرح گردید و برای شهرهایی مثل سانفرانسیسکو و بوستون به کار گرفته شد. اما در عمل معلوم شد که سیستم های شهری پیچیده تر از آن اند که بتوان برای کل آن ها شبیه سازی کرد. چرا که در زمینه برنامه ریزی شهری اولاً اهداف روشن نیست و یا متعدد است و ثانیاً بیشتر روندهایی که باید کنترل شوند، خصلت انسانی دارند و بسیار پیچیده تر از قوانین فیزیکی هستند.
تحول در طرح های توسعه شهری در آمریکا
روند شکل گیری طرح های جامع: نخستین طرح جامع در سال ۱۹۲۵ برای شهر سین سیناتی به اجرا گذاشته شد.
تحول در محتوای طرح های توسعه شهری: از سال ۱۹۶۸ به بعد شاهد تحول برنامه ریزی آمریکا از یک رویکرد کالبدی- مهندسی به یک رویکرد راهبردی و اجتماعی هستیم. از دههی ۱۹۷۰ به بعد نیز شاهد سه تحول اساسی در مفهوم طرح های جامع شهری آمریکا می باشیم:
- برنامه ریزی به سمت اهداف اقتصادی اجتماعی مانند اشتغال، بهسازی بافت های قدیمی، برنامه ریزی فراغت و…
- تغییر در روند تصمیم سازی و تحلیل سیاست و اهمیت دادن به مشارکت شهروندان، نهادهای عمومی، مدیریت نظارت زمین، ایجاد هماهنگی، نظارت و پیگیری و…
اتخاذ دیدگاه فرآیندی در برنامه ریزی: مراحل اصلی این فرآیند عبارت اند از تعیین اهداف و سیاست ها، تهیه طرح و برنامه، اجرا و نظارت
تحول در شکل و انواع طرح های توسعه شهری: تفکیک فرآیند برنامه ریزی به دو سطح راهبردی و اجرایی و توسعه قلمروی برنامه ریزی به عرصه های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و زیبایی منظر
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری
منبع: جزوه مباحث تخصصی برنامه ریزی شهری برنامه ریزی منطقه ای و مدیریت شهری کیمیا فکر بزرگ
انتشار مطلب ” برنامه ریزی راهبردی در آمریکا ” ذکر منبع و دادن لینک بلامانع است.
دیدگاهتان را بنویسید