سن سیمون و طبقه مولد او
سن سیمون ، اندیشمند نحله فکری پیش شهرسازی ترقی گرا یا آرمان گرا (سوسیالیست های تخیلی)
کلود آنری دو روو روا ملقب به دو سن سیمون Claude Henri de Rouvroy, comte de Saint-Simon فیلسوف اجتماعی – اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ – فرانسوی است و از این جهت نخستین از پیش شهرسازان ترقی گرا (پدر نظریه شهرسازی ترقی گرا) به حساب می آید. سن سیمون از انقلاب کبیر فرانسه استقبال می کرد ؛ زیرا امید داشت که سیستم فئودالی برای ایجاد جامعه و نظمی جدید و صلح آمیزترحذف شود؛ اما به زودی دریافت که اشتباه کرده است. سیستم جدید تنها شکل ارعاب را تغییر داده بود نه مکانیسم قدرت را. تنها طبقه اجتماعی و نوع مالکیت تغییر کرده بود وگرنه بی عدالتی ها و زورگویی ها باقی مانده بودند.
دوران ناپلئون بناپارت و سال های بعد از تبعید ناپلئون که به گونه ای بازگشت قدرت اشراف زادگان را در پی داشت ، سن سیمون را بیش از پیش سرخورده کرده بود. اما با این حال انقلاب کبیر فرانسه را امتحان خوبی برای اراده ملت فرانسه می دید.
سن سیمون برداشتی تاریخی از جامعه پیدا کرده بود که مراحل زیر را پشت سر گذاشته است:
- دوره سیطره علوم دینی و تفوق فعالیت های جنگی (سده های میانه)
- دوره جایگزینی متافیزیک با نقد ماوراءالطبیعه
- مرحله مثبت و نهایی استفاده از شیوه های علوم طبیعی برای تفهیم مسائل فلسفی؛ مرحله ای که در آن کار حرفه ای با مقاصد سودجویانه انجام می پذیرد.
سن سیمون در نظریه تاریخ خود سعی کرد که وقایع تاریخی را تفسیر کرده و یک شکل توصیفی -ت حلیلی ارائه نماید. وی تاریخ سده های میانه و عصر جدید را در قالب یک فرایند فزاینده تضادها – به خاطر روابط حاکم بر جوامع- معرفی نمود: تضاد آشتی ناپذیر بین دو طبقه اجتماعی که ریشه در شرایط اقتصادی دارد؛ درون سیستم فئودالی نظامی رشد می کند که سر انجام به عنوان حریف و دشمن فئودالیسم وارد عمل می گردد. این نیرو سیستم صنعتی است. سن سیمون معتقد بود سر جامعه همچنان « فئودال » باقی مانده است، درحالی که بدن و پایه های اقتصادی جامعه تدریجاً صنعتی شده اند. دیدگاه های سن سیمون بسیار خوش بینانه و صنعت گرا بود.
خلاصه افکار سن سیمون به شرح زیر می باشد
- طبیعت گرایی و اعتقاد به علوم طبیعی تحت تأثیر افکار فویرباخ شکل می گیرد و این روندی است که تا مارکس ادامه می یابد.
- راه حل او برای آینده بر اساس ایمان به علم و صنعت و اخلاق است.
- نظم آینده به زعم وی باید با استفاده از علم باشد و در طرح نظم آینده، از علم استفاده کرد.
- قدرت بایستی در دست اصحاب صنعت قرار گیرد و از اصحاب صنعت به عنوان طبقه مولد نام می برد.
- در جامعه آرمانی وی که مبتنی بر پیروزی اصحاب صنعت است دولت وجود نخواهد داشت و دولت جای خود را به مدیریت کارها خواهد داد مبتنی بر یک نظام پدر سالارانه دلسوزانه.
- سن سیمون جامعه را قشری متشکل از هنرمندان، پیشه وران و صنعتگران می دانست که در رأس آنها باید قشر صنعت گر باشد.
- سن سیمون اختلاف طبقاتی را نفی نمی کند ولی معتقد است که خیر خواهان باید به نفع قشر محروم در بهبود جامعه بکوشد.
- سن سیمون با اینکه برای قشر صنعت گر ارزش خاصی قائل است ولی برای آنها امتیاز خاصی قائل نیست.
- امیدوار است با رشد صنعت سه بلای نازل شده بر ملت ( فقر، اجحاف، بی خبری) از بین برود.
- برای سن سیمون، مذهب اختراع انسانی است و آرزو دارد که علم بتواند جایگزین آن شود. وی معتقد به یک مسیحیت جدید است به رهبری دانشمندان.
نظریات سن سیمون پس از مرگش نیمه تمام ماند اما دو تن از شاگردانش مکتب سن سیمونیزم را بنیاد گذاردند که نوعی مذهب صنعتی بود. آن ها بیش از خودش مخالف مالکیت خصوصی و امتیازات آن بودند، زیرا اعتقاد داشتند که مالکیت و میراث حق حکومت را برای صاحبان آن فراهم می کند ولی برای فرودستان وظیفه کار کردن را برقرار می سازد.
آنان رقابت آزاد را منشأ همه مصیبت ها می دانستند که باید هدایت دولت جایگزین آن شود تا از اجحاف به مستمندان جلوگیری شود و نیز حق استفاده از ابزار تولید باید به وسیله دولت تفویض شود (دیدگاه سوسیالیستی).
شعار آن ها این بود « هرکس به اندازه توانش و هر توان به اندازه بازدهش».
سن سیمون و پیروانش نتوانستند حتی با حداقلی از دقت فنی وارد زمینه شهرسازی گردند؛ اما موفق شدند آرزو و خواسته را برای عملیات آبادانی به فرهنگ آن زمان فرانسه تزریق نمایند که بعدها اهمیت زیادی یافت.
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری | طراحی شهری | سیر اندیشه ها در شهرسازی
منبع: جزوه سیر اندیشه ها در شهرسازی
انتشار مطلب سن سیمون با ذکر منبع بلامانع است.
دیدگاهتان را بنویسید