فضای عمومی و فضای خصوصی | فضای صمیمی خانه
- ساکنان خانه نوعی اجتماع “بین شخصی” تشکیل می دهند.
- در خانه طیفی از خصوصی ترین تا عمومی ترین روابط و فضاها وجود دارد (از درب ورودی تا اتاقها) بنابراین خانه نمی تواند بعنوان فضایی کاملا خصوصی تلقی شود چون هم با جهان بیرون در ارتباط است و هم وسیلهای برای ایجاد ارتباط بین ساکنانش است.
- در قرون وسطی کسی در خانه حریم خصوصی نداشت و همه با هم در فضایی تالار مانند زندگی و کار می کردند.
- در قرن ۱۵ با رواج آموزش آکادمیک در بین طبقه متوسط خانواده ها کودکانشان را به جای فرستادن نزد خانواده های دیگر برای شاگردی، در خانه نگه می داشتند و مفهوم خانواده مدرن که فرزند در کانون توجه آن است شکل گرفت.
- در فاصله زمانی بین پایان قرون وسطی و قرن ۱۷، فرزندان جایگاه خاصی در خانواده یافتند اما خانه همچنان کانونی برای اجتماعی شدن و ارتباط با دیگران بود.
- در دنیای مدرن بعد از قرون وسطی، خانه از کانون زندگی اجتماعی به زمینهای برای گسترش زندگی فرد و خانواده هسته ای تبدیل شد.
- خانواده مدرن در قرن ۱۸ متولد شد و خانه به مکانی برای ابراز صمیمیت و روابط نزدیک افراد تبدیل شد. گسترش زندگی خانوادگی به ضرر روابط همسایگی، دوستی و … تمام شد. (ریشه خانواده های امروزی را می توان در خانه طبقه متوسط در قرون وسطی جستجو کرد)
- در قرن ۱۸ و ۱۹ گونهای از مسکن یعنی خانه ردیفی در بریتانیا مورد استفاده اغلب مردم قرار گرفت. در اواسط قرن ۲۰ خانه نیمه مجزا که در حومه ها ساخته می شد بعنوان سبکی جدید مطرح شد که در اوایل دهه ۹۰ به نفع خانه های کاملا مجزا و ویلایی کنار رفت. در کنار این سبک ها تلاش هایی برای تولید آپارتمان صورت گرفت که هیچ گاه محبوبیت نیافت (بر خلاف فرانسه)
- قشر بندی و تمایز گزینی که همزمان با ظهور امپراطوری انگلیس و انقلاب صنعتی و تمرکز ثروت و جمعیت منتج از آن ها شکل گرفت به انواع مختلف جلوه کرد: شکاف اجتماعی و کالبدی بین کارگران و کارخانه داران، جداسازی خانه از محل کار و …
- تمایز عملکردی در طراحی خانه در قرن ۱۹ پیش زمینه عملکردگرایی در طراحی مدرنیستی بود.
- جداسازی عملکردی فضاها را می توان منتج از منطقی کردن فضای خانه دانست یعنی خردگرایی ابزاری که باعث شد جنبه های اجتماعی و زیبایی شناسی بر هم منطبق شوند. این موضوع را می توان نتیجه تحول در منابع و فناوری دانست (محدودیت در سوخت، خانوارها را مجبور می کرد که فضای کمتری مورد استفاده قرار دهند)
- در معماری مدرن طرح “پلان آزاد” مطرح شد که انعطاف پذیر بود و انواع کارکردها را تامین می کرد. این طرح به فضای عمومی اولویت می دهد.
- واکنش پست مدرن به طراحی مدرن منجر به رشد حیطه خصوصی مانند مالکیت خصوصی واحدهای مسکونی شد.
- نقد فمنیست ها بر جدایی عمومی و خصوصی: به همراه فرآیند جدایی درون و بیرون خانه، نقش جنسیتها باز تعریف شده است. خانه با حیطه زن تعریف می شود در حالیکه عرصه عمومی متعلق به مردان است. زنانِ محدود شده به عرصه خصوصی، با وابسته بودن به مرد تعریف می شوند.
- خانه مکانی است که در آن “شخصی” و “بین شخصی” به هم می رسند و عرصه های خصوصی و نیمه خصوصی در کنار هم قرار می گیرند.
- کنترل کامل بر فضای شخصی و عرصه خصوصی یک آرمان هنجاری است و واقعیت ندارد (به طور کامل محقق نمی شود). فرآیند رشد حریم خصوصی و فردگرایی به دنبال تغییر فضاها و معماری خانه در جهت دستیابی به یکی از حقوق مهم افراد بوده است یعنی حق محرمیت و خلوت
- خانه و خانواده به جای آن که به تمام و کمال خصوصی باشند نهادهایی هستند که بین عمومی و خصوصی و بین غیرشخصی و شخصی وساطت می کنند. حیطه آن ها بین شخصی است و در تلاش برای تبدیل به حیطه صرفا شخصی هستند.
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری | طراحی شهری
منبع: کتاب مجموعه مباحث مشترک برنامه ریزی و طراحی شهری کیمیا فکر بزرگ
انتشار مطلب ” فضای عمومی و فضای خصوصی | فضای صمیمی خانه ” ذکر منبع و دادن لینک بلامانع است.
دیدگاهتان را بنویسید