تبیین مفهوم تراکم به عنوان ابزار شهرسازی در طرح های مسکن
این مقاله مروری است بر مفهوم تراکم ساختمانی و بررسی اسناد و ضوابط و مقررات مصوب در این باره، طی سال های گذشته در تهران. اگرچه موضوع و مصادیق تراکم بارها و به شکل های مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، به نظر می رسد در آستانه تصویب و ابلاغ طرح جامع سوم تهران که می تواند مقطعی سرنوشت ساز باشد، نیاز به بازنگری در تعریف و نحوه به کارگیریی این مفهوم در طرح ها و سیاستگذاری های شهرسازانه وجود دارد؛ زیرا اگر این بار نیز با دیدگاه های قبلی و بدون درکی صحیح و قانونمند شده از تاثیر تراکم ساختمانی (به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای شهرسازی)، بر بعد کالبدی مسکن و مالا کیفیت محیطی و تعاملات اجتماعی، به این موضوع پرداخته شود، مشکلات ناشی از آن همچنان و احتمالا بیش از قبل، گریبانگیر شهرها خواهد بود.
به همین دلیل است که باید نگاهی به راه آمده تا این مقطع و برهه حساس داشت. مهمترین دستاورد قرن حاضر در توسعه شهری، توجه به حقوق شهروندی و زوایای کیفی در این باره است. تسلط نگرش کمی به توسعه، طی دوران متمادی در سطوح متفاوت برنامه ریزی و مدیریت شهری از یک سو و فقدان دستور کار قانونی و رسمی در امر توسعه شهری از سوی دیگر، از جمله مهمترین عوامل عقب ماندگی کلانشهر تهران و فاصله روزافزون آن از شاخص های جهانی توسعه شهری است.
مداخله غیر متخصصانه، مانند فروش مازاد تراکم و ساخت و سازهای بی رویه و بدون برنامه بخصوص در بخش مسکن، در سطح کلانشهر تهران، و البته سایر شهرهای بزرگ ایران، که بدون توجه به تنوع و تفاوت در اراضی شهری و صرفا برای کسب درآمد شهرداری و تامین سود معدودی سرمایه گذار رخ داده است، موجب تنزل کیفیت محیط شهری و ناپایداری در زمینه ایمنی، سلامت و رفاه شهروندان و عرصه های زیست محیطی شده است.
طی این مقاله ابتدا به تعریف اجمالی تراکم ساختمانی و تعاریف و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته شده است. سپس به عنوان نمونه ای از یک طرح برنامه ریزی شده، آیین نامه منطقه بندی در نیویورک معرفی و طی مقایسه تطبیقی با قوانین و مقررات مصوب تهران در زمینه تراکم ساختمانی مسکن، نتیجه ای در رابطه با لزوم تدوین قوانین و مقررات متناسب و معیارهای موثر بر آن حاصل خواهد گردید.
دیدگاهتان را بنویسید