به سوی پارادایم برنامه ریزی راهبردی
اصطلاح پارادایم و یا انگاره در این معنا به کار می رود که هرگونه شناخت علمی فاقد قطعیت و عینیت مطلق است و تابع نیازها، پرسش های اجتماعی و شرایط اجتماعی در هر دوره تاریخی معین است و بنابراین اعتباری نسبی و تغییر پذیر دارد. با تغییر شرایط جهانی و وضعیت جوامع انسانی، از جمله جوامع شهری، نظریه های برنامه ریزی شهری نیز تغییر می یابند و اعتبار و ارزش تاریخی خود را از دست می دهند. به همین دلیل در طول چند دهه اخیر انواع رویکردها و جنبش ها در عرصه برنامه ریزی شهری پدید آمده است که در زیر به طور خلاصه بدان اشاره می شود:
نظری به تحولات نظریه های شهرسازی
دانش برنامه ریزی شهری در اوایل قرن بیستم در انگلستان و ایالات متحده آمریکا پا گرفت که اولین نظریه پرداز آن پاتریک گدس و لوییس مامفورد بودند که با استفاده از اصول بوم شناسی و زیست شناسی نظریه ارگانیستی در شهرسازی را مطرح ساختند که تحت تأثیر شرایط آن زمان با نظریه کارکردگرایی شهرسازی مدرن در هم آمیخت و به عنوان الگوی برنامه ریزی جامع عقلانی در سراسر جهان به کارگرفته شد و تا دهه ۱۹۶۰ در خاستگاه خود دوام آورد.
از نیمه دوم قرن بیستم اما به تدریج تمام دعاوی و آموزه های بنیادی دوران مدرنیسم به چالش کشیده شده به طوری که اعتبار آن ها به شدت مورد تردید قرار گرفته اند. در استانه قرن ۲۱ جامعه بشری وارد عصر نوینی شده که از آن با عنوان عصر ارتباطات یاد می شود و این دوره با پیشوند پسا از دوره ما قبل خود جدا می شود. در چنین شرایطی است که مفاهیم، آموزه ها و روایت های جدیدی جانشین مبانی نظری و دعاوی عصر مدرنیسم شده است که اساس برنامه ریزی و مدیریت را زیرورو کرده است. اهم این تحولات بنیادین به قرار زیر می باشند:
- در عرصه اقتصاد و توسعه: رواج و گسترش نظریه های توسعه پایدار، زیست بوم گرایی، کیفیت زندگی، شاخص های اجتماعی، اقتصاد زیست محیطی، اقتصاد گردشگری و…
- در عرصه سیاست و جامعه: رواج. گسترش نظریه های جامعه مدنی، کثرت گرایی، عرصه عمومی، اجتماع محلی، مشارکت عمومی و…
به دنبال این تحولات بنیادین به تدریج در طول چند دهه اخیر مجموعه ای از نظریه ها، دیدگاه ها و… در برنامه ریزی و مدیریت شهری جهان مطرح شده است که اهم آن ها عبارت اند از:
- برنامه ریزی گام به گام (ایالات متحده- لیندبلوم- ۱۹۶۵)
- برنامه ریزی حمایتی (ایالات متحده- داویدف- ۱۹۶۵)
- برنامه ریزی عدالت خواه (ایالات متحده- ۱۹۶۵)
- برنامه ریزی سیستمی (انگلستان- ۱۹۶۸-۱۹۶۵)
- برنامه ریزی راهبردی (ایالات متحده- دهه ۱۹۶۰)
- برنامه ریزی فرآیندی (انگلستان- فالودی- ۱۹۷۳)
- برنامه ریزی پاسخگو (انگلستان- مک کونل- ۱۹۸۱)
- برنامه ریزی دموکراتیک (ایالات متحده- فین اشتاین- ۱۹۸۵)
- برنامه ریزی مشارکتی (بریتانیا- هیلی- ۱۹۹۰)
اما در یک چشم انداز کلی می توان تحول نظریه های برنامه ریزی شهری و منطقه ای در کشورهای پیشرفته جهان را در طول قرن بیستم به ۳ مرحله اساسی تقسیم کرد:
- پارادایم برنامه ریزی جامع یا برنامه ریزی عقلانی
- پارادایم برنامه ریزی سیستمی
- پارادایم برنامه ریزی راهبردی
پارادایم | دوره نفوذ | مبانی فکری و اجتماعی | اهداف کلان | الگوی طرح های توسعه |
جامع | ۱۹۶۰-۱۹۲۰ |
خردگرایی و اثبات گرایی مدیریت متمرکز دولتی |
توسعه کلان اقتصادی سازمان دهی کالبدی |
طرح های کالبدی ملی- منطقه ای طرح های جامع- تفصیلی |
سیستمی | ۱۹۸۰-۱۹۶۰ |
نگرش سیستمی به جهان مدیریت علمی سیستم ها |
بهسازی سیستم های اقتصادی- اجتماعی هدایت و نظارت سیستم شهر |
مدل سازی سیستم های شهر طرح های بلند مدت طرح های ساختاری- محلی |
راهبردی | ۰۰۰-۱۹۸۰ |
نگرش راهبردی و تصمیم سازی دموکراسی و خرد جمعی حفظ ارزش های بومی و محلی |
تأمین توسعه پایدار شهر گسترش عدالت اجتماعی تقویت مشارکت همگانی |
سلسله مراتب طرح ها انواع طرح های محلی و کوتاه مدت پروژه های طراحی شهری |
ویژگی ها
پارادایم |
پارادایم برنامه ریزی جامع عقلانی |
پارادایم
برنامه ریزی راهبردی |
مبانی فکری اجتماعی |
خرد باوری علمی و اثبات گرایی قطعیت و تمامیت گرایی اقتدار دولت و مدیریت متمرکز |
خرد جمعی و تجارب بشری نسبیت گرایی و انعطاف پذیری دموکراسی و مشارکت |
اهداف کلان |
پیشرفت اقتصادی سازمان دهی کالبدی کارایی شهری (کارکردگرایی) |
توسعه پایدار شهری اعتلای کیفیت محیط زندگی تأمین منافع عمومی |
الگوی طرح های توسعه | طرح واحد و کامل: جامع- تفصیلی | تنوع طرح ها از نظر: سطح مداخله، مقیاس مداخله، موضوع مداخله |
رویه اجرایی |
جدایی تصمیم سازی و اجرا محوریت دولت مرکزی مدیریت عمودی و بخشی |
یکپارچگی تصمیم سازی و اجرا محوریت نهادهای محلی مدیریت افقی و میان بخشی |
آغاز عصر پسامدرن در برنامه ریزی
وجه مشترک پارادایم های جدید برنامهریزی بر اساس بازنگری در مفهوم خرد ناب، مطلق بودن دانش و دوری از اقتدارگرایی، جزم گرایی و یکسان سازی استوار است. برخی از رهنمودها و توصیه ها درباره برنامه ریزی پسامدرن که از نتایج مطالعات جدید حاصل شده است، به طور خلاصه نقل می شود:
زمینه های برنامه ریزی پسامدرن در واقع می باید آگاهانه در مقیاس خرد و مشروط، غیرخطی، بدون دعوی جامعیت، فوق العاده بودن و حتی الزام آور بودن برای مسئولان باشد.
سه اصل کلی مورد نظر در برنامه ریزی پسامدرن عبارت است از:
- قبول یک دیدگاه معرفتی باز و انعطاف پذیر به جای جست و جوی یک راه حل واحد و کامل
- تاکید بر شناخت واقعیات اجتماعی از جمله تکثر، جدایی ها، تفاوت ها و…
- بازنگری در سیاست های محیطی، مکان یابی، کاربری اراضی و…
از یک دیدگاه کاربردی تر می توان موضوعات محوری برنامه ریزی را به صورت زیر خلاصه نمود:
- عدالت اجتماعی: در تمتم زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زنان و…
- سیاست تنوع: حفظ تفاوت ها با توجه به تجانس ها و هویت ها
- شهروندی: تقویت هویت اجتماعی و همبستگی
- اجتماع محلی: تاکید بر اجتماعات محلی و هویت محلی
- فرهنگ شهری: وفاق جمعی بر اساس همکاری، گفتمان و تفاهم
مفاهیم و تعاریف پایه برنامه ریزی راهبردی
الگوی برنامه ریزی راهبردی فقط یک شیوه فنی و راهکار عملی برای تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری در کشور یا کشورهایی خاص نیست. بلکه نوعی پارادایم جدید در برنامه ریزی محسوب می شود که تا حدود زیادی محصول خرد جمعی و تجارب جامعه بشری است و هدف نهایی آن نیز تأمین توسعه پایدار و اعتلای کیفیت زندگی برای تمام شهروندان جهان است.
- تعریف عام برنامه ریزی راهبردی
برنامه ریزی راهبردی یک شیوه منظم برای اتخاذ تصمیمات و انجام اقداماتی است که به یک نظام شکل می دهد و راهنمایی می کند که این نظام چیست؟ چگونه عمل می کند و چرا چنین عمل می کند؟ آنچه برنامه ریزی راهبردی را از سایر اشکال برنامه ریزی متمایز می سازد، به کارگیری رویه های ویژه برای گردآوری اطلاعات گزینش شده، تجزیه و تحلیل روشمند و تدوین اهداف، مشارکت تصمیم سازان و تصمیم گیران اصلی، تدوین و ارزیابی گزینه های راهبردی، بررسی پیامدهای آتی تصمیمات و اقدامات کنونی و بالاتر از همه تاکید بر اجرای موفقیت آمیز است.
- تعریف برنامه ریزی راهبردی توسعه شهر:
برنامه ریزی راهبردی توسعه شهر، رویکردی نوین در برنامه ریزی و مدیریت توسعه و عمران شهری است که با اتکا به اصول توسعه پایدار شهری بر ترسیم چشم انداز، تدوین اهداف توسعه، رویارویی همه جانبه و موثر با مسائل اساسی شهر، استفاده اثربخش و بهینه از منابع کمیاب و دستیابی به نتایج مناسب برای عموم استوار است.
- توسعه پایدار شهری:
در کنگره بین المللی آینده شهرهای قرن بیست و یکم (برلین-۲۰۰۰) ابعاد اصلی توسعه پایدار شهری در ۷ محور مطرح و بررسی شده است:
- اقتصاد شهری پایدار: کار و درآمد مناسب
- جامعه شهری پایدار: همبستگی و یکپارچگی اجتماعی
- سکونتگاه شهری پایدار: مسکن مناسب برای همه
- محیط زیست شهری پایدار: حفظ زیست بوم ها
- دسترسی شهری پایدار: تحرک همراه با حفظ منابع
- زندگی شهری پایدار: ایجاد شهر سرزنده
- مردم سالاری شهری پایدار: توانمندسازی شهروندان
- توسعه پایدار و استفاده از اراضی شهری:
از اهداف اصلی تهیه طرح های توسعه شهری استفاده پایدار و بهینه از اراضی کمیاب و تجدید ناپذیر شهری است. راهبردهای اصلی برای استفاده پایدار از اراضی شهری به قرار زیر است:
- استفاده از اهرم های قانونی و شهرسازی در جهت تلفیق منافع عمومی و خصوصی در استفاده از زمین
- تلفیق سیاست های کاربری زمین با اهداف رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی و اعتلای کیفیت زندگی
- پرهیز از جداسازی افراطی کاربری ها و تشویق اختلاط کاربری های سازگار شهری
- تاکید بر حفاظت محیط طبیعی، میراث فرهنگی و بافت های با ارزش و با هویت
- کمک به تعادل عرضه و تقاضای زمین و جلوگیری از گرانی و سوداگری زمین
- کمک به توانمندسازی اقشار محروم برای دسترسی به مسکن مناسب
- تاکید بر توسعه فضای سبز و باز، تأمین تسهیلات عمومی و تقویت حمل و نقل عمومی
- فرآیند تصمیم سازی و تصمیمگیری در برنامهریزی راهبردی:
از دیدگاه برنامه ریزی راهبردی تهیه طرح های توسعه شهری نوعی تصمیم گرفتن برای آینده توسعه و عمران شهر است. در مرحله تصمیم سازی رویکرد راهبردی که نقش اساسی آن به عهده برنامه ریزان است، گروه تصمیم سازی تشکیل شده و چشم انداز توسعه و عمران شهر ترسیم می شود. در مرحله تصمیم گیری نیز که نفش اصلی بر عهده مدیران است با اتکا به نظرات و پیشنهادات مرحله تصمیم سازی، با توجه به شرایط مدیریتی، تصمیمات نهایی برای عملیاتی کردن طرح ها و برنامه ها اتخاذ و اجرایی می شود.
- ویژگی های برنامه ریزی راهبردی توسعه شهر
- تاکید بر تلفیق منافع فردی و اجتماعی، حال و آینده و در نظر گرفتن تعامل میان عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی
- تمایز و همکاری متقابل میان دو روند تصمیم سازی و تصمیم گیری
- تاکید بر نوعی فرآیند مستمر و نه تولید محصول نهایی
- تاکید بر فرآیند چرخه ای به جای روش شناسی خطی
- ادغام تصمیم و عمل (برنامه و اجرا) و در نظر گرفتن آن ها به صورت بازخوردی و تعاملی
- تاکید بر هدفمند بودن مطالعات و گزینش اطلاعات
- عدم پیش بینی قطعی از آینده و تصویر وضعیت آینده به صورت چشم انداز و بازنگری مداوم در آن
- انواع و سلسله مراتب طرح های راهبردی توسعه و عمران شهر:
سطح بندی اسناد توسعه شهر در برنامه ریزی راهبردی در دو سطح طرح های راهبردی و طرح های تفصیلی و به قرار زیر است:
- طرح راهبردی توسعه شهر: شامل تدوین چشم انداز و اهداف، راهبردها و سیاست ها و معرفی طرح های تفصیلی
- طرح های تفصیلی توسعه شهر: طرح تفصیلی پایه، طرح تفصیلی موضعی، طرح تفصیلی موضوعی
- فرآیند تهیه و اجرای طرح های راهبردی توسعه شهر: این فرآیند را می توان به سه مرحله اصلی تقسیم نمود:
- مرحله تدوین چشم انداز، اهداف، راهبردها و سیاست ها (تهیه طرح راهبردی توسعه شهر)
- مرحله تهیه انواع طرح های توسعه و عمران (طرح های تفصیلی پایه، موضعی و موضوعی)
- مرحله سازمان دهی و مدیریت اجرایی (نحوه اجرا، نظارت و بازنگری)
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری
منبع: جزوه مباحث تخصصی برنامه ریزی شهری برنامه ریزی منطقه ای و مدیریت شهری کیمیا فکر بزرگ
انتشار مطلب ” به سوی پارادایم برنامه ریزی راهبردی ” ذکر منبع و دادن لینک بلامانع است.
دیدگاهتان را بنویسید