عوامل تأثیر گذار بر فضای شهری
فضای شهری در برگیرنده ۴ عنصر اساسی است
۱) ساکنان یا عابران
به دو صورت «ثابت یا ساکن» و « در حال حرکت یا عابر» می باشند و به فضای شهری روح و زندگی می بخشند و فضای شهری بدون آنان مرده و رها شده است. شدت رابطه متقابل میان عابر و ساکن و ماهیت آن، خمیر مایه حیات شهری خواهد بود.
۲) عناصر انسان ساخت
به دو دسته تقسیم می شوند: «عناصر کالبدی» و «عناصر فعالیتی»
- عناصر کالبدی: عناصر کالبدی ثابت مثل میدان و عناصر کالبدی متحرکت مثل وسایل نقلیه.
- عناصر فعالیتی: باعث تحقق عمل یا فعالیت در شهر می شوند. ثابت مثل فعالیت مسکونی و متحرک مثل منتظر ماندن در ایستگاه اتوبوس.
۳) روابط
بیانگر ارتباط میان عناصر با یکدیگر، افراد با یکدیگر و یا افراد و عناصر می باشد. این روابط گاه ماهیت ثابت دارند، مثل کتاب خواندن و گاه ماهیت متحرک و پویا دارند مثل حرکت کالاها و افراد و …
۴) زمان
زمان عنصری است که باعث تفاوت فعالیت ها دریک مکان می گردد «استفاده از فضا به شدت تابع زمان است». به این معنا که یک فضا ممکن است در زمان های مختلف، فعالیت های متفاوتی در خود جای دهد.
ویژگی های اصلی فضای شهری
۱) شالوده شهر
استخوان بندی اصلی شهر را می سازد و از این طریق است که پیکره شهری، سیمای شهر، چهره و نیمرخ شهر تعریف می شوند. در مقیاس پیکره، شالوده اصلی شهر را می سازد و در مقیاس سیما، چهره و نیمرخ شالوده های فرعی را بیان می کند.
شالوده یا استخوان بندی کلیتی است با رشد تدریجی، منسجم و همگن و غیر قابل پیش بینی، مملو از احساس و دارای مقیاسی متناسب به همراه درکی مشابه بین افراد.
شالوده مجموعه ای است که گره ها، هسته ها، راه ها، لبه ها و نشانه ها، بناها و محله ها را به هم دوخته و در طول زمان کامل و کامل تر می شود. و متشکل از عناصر ثابت، نیمه ثابت و متحرک است.
- عناصر ثابت : بناهای یادمانی که امکان مکث ایجاد می کنند. تغییر در عناصر ثابت جایز نیست.
- عناصر نیمه متحرک : مفصل بین عناصر متحرک و نیمه متحرک.
- عناصر نیمه متحرک : براحتی قابل تغییر هستند.
ساماندهی صحیح میان این عناصر منجر به ایجاد فضای شهری خاطره ساز و دلنشین می گردد. و معاصر سازی شالوده شهر معمولاً از طریق دخالت در عناصر متحرک و نیمه متحرک صورت می پذیرد.
۲) نماد شهر
دارای نقش موثر در انتقال مفاهیم انتزاعی بوده و نمایانگر رابطهی میان شکل و محتوی است.
نماد عنصر اصلی تداعی معانی شهری است. و به این ترتیب هویت دهنده شهر می شود. در ایجاد خاطره ذهنی موثر بوده و شهر را آهنگین می کند.
نماد می تواند دارای مقیاس های متفاوتی بوده و در سلسله مراتب تقسیمات شهری در قسمت های مختلف کاربرد یابد.
نماد شهری در قالب عناصر و نشانه ها بیان می شود. که می توانند با گذر زمان معانی متفاوتی بیابند.
نشانه ها هر گاه بتوانند موقعیت خود را در بیش از سه نسل حفظ نمایند می توانند تبدیل به نماد گردند.
تغییر در عناصر نمادین ممکن و جایز نیست.
۳) مرکزیت
این مفهوم همواره بر فضای شاعرانه و تغزلی دلالت دارد. و مکان هم بستگی تعاملات و تباینات شهری بوده است. در هر مقیاس، مکانی بوده است برای بروز و حضور حیات مدنی در عرصههای کالبدی، فضایی، مکانی و زمانی.
هر شهر دارای یک یا چند مرکز اصلی و فرعی است. که مراکز فرعی زیر مجموعهی مراکز اصلی هستند. و به دو صورت در فضای شهری ظاهر می شوند:
- بخشی جدایی ناپذیر از شالوده شهر : موقعیت مکانی آن معنا دار می شود.
- بخش مکمل شالوده شهر و پیکر نمادین : مفصلی است بین شالوده اصلی و پیکرده های منفصل مرکز شهری در واقع صحنه اصلی وقوع حادثه ها و واقعه ها ست.
پس با دقت در ویژگی های سه گانهی فضای شهری یعنی شالوده، نماد و مرکزیت می توان شهر را به دو بخش سخت فضا و نرم فضا تقسیم نمود. مداخله جزئی در سخت فضا و مداخله کلی در نرم فضا صورت می گیرد.
این کار شهروند و شهر را درگیر تجربه ای میسازد که می توان تجربه شهر نامید. تجربه شهری یعنی درگیر شدن با سه عنصر متشکله شهر یعنی فعالیت + کالبد + فضا که از ترکیب دو مورد اول، مورد سوم حادث می شود.
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری | برنامه ریزی منطقه ای
دیدگاهتان را بنویسید