پروسه های اکولوژیکی شهرها
تراکم
این عامل ناشی از تمایل افراد زیاد به سکونت در منطقه خاصی است. انبوهی جمعیت ملاک سنجش تراکم جمعیت در ناحیه مشخص و زمانی معین است. تا شکوفا شدن صنعت، عامل جغرافیایی تعیین کننده تراکم در نواحی مختلف کره زمین بود ولی با توسعه صنعت و تکنولوژی در توزیع جمعیت هم تغییری ژرف به وجود آمده است. امروزه در سایه پیشرفتهای تکنولوژی چندین ده هزار نفر می توانند در یک آسمان خراش زندگی کنند و در قبال صنعت میلیونها نفر می توانند در یک شهر گرد هم آیندت. بنابراین صنعت و عامل استراتژیکی شهر برای تجارت و بازرگانی، جای عامل جغرافیایی را در تراکم گرفته است.
تمرکز
از «تمرکز» تعاریف گوناگونی شده است که در اینجا ملحوظ نشده بلکه تکیه عمده در توصیف آن بعنوان یکی از پروسه های اکولوژیکی است. «تمرکز» نیتجه تمایل افراد انسانی به تجمع در محل خاصی برای ارضای احتیاجات مشترک معینی است مانند محلهای کار، مدارس، ورزشگاه ها و غیره.
نقطه ثقل «تمرکز» در اجتماعات جدید محلهای خرید و فروش و منطقه تجارت است.
تخصص و تمرکز
در هر ناحیه به سبب تمرکز جمعیت، نقاط ثقل تخصصی بوجود می آیند که جمعیت اطراف را به خود جلب می کنند.
در اینجا تخصص هم جنبه مکانی دارد یعنی ناحیه خاص و جمعیت مشخص را در بر می گیرد و هم جنبه زمانی دارد یعنی در زمان معینی در تحرک است.
عدم تمرکز و تمرکز دوباره
«عدم تمرکز» پروسه اکولوژیکی است که در آن «تمایل و گرایش رفتار انسانی و مؤسسات اجتماعی برای حرکت از مرکز شهر به سوی دیگر است» تحرک و رقابت عوامل مهمی در این پروسه به حساب می آیند. در واقع این دو پروسه صورتهای مختلفی از پروسه «تمرکز» هستند.
جدایی مکانی
جدایی مکای عبارتست از تمرکز مختلف گروههای انسانی در مکانها و نواحی مختلف شهر. این جدایی و تمرکز محصول پروسه ای طولانی و ناشی از عوامل مختلف اقتصادی- اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است.
هجوم
پروسه «هجوم» یکی از نافذترین پروسه های اکولوژیکی شهرهای جدید است و مراد از آن یورش و نفوذ گروه های انسانی و مؤسسات و سازمانهای اجتماعی از یک منطقه شهر به منطقه مجزا و جدا مانده دیگر است.
هرگاه بهبودی در وضع اقتصای آنها رخ می دهد تمایل تغییر مسکن در آنها تشدید می شود.
توالی
پروسه «توالی» در واقع اوج پروسه «هجوم» است. یعنی هرگاه تغییری بسیار ریشه ای رخ دهد که ساکنان یک محل کاملاً به محل دیگری نقل مکان نمایند یا شکل فعالیت اقتصادی و سیمای جسمانی منطقه تغییر کند، این پروسه را «توالی» نامند.
پروسه «عادی»
پروسه «عادی» عبارت است از تحرک روزانه جمعیت و کالا از مکانی به مکان دیگر و بالعکس.
مادر شهر در تاریخ اخیر
از نظر مامفورد، مادر شهرهای غول آسای جدید (Megaloplis) محصول کاپیتالیسم مالی و بوروکراسی های توسعه طلبانه ناشی از جنگ است.
مادر شهر نوین
سخن از «مادر شهر نوین» (modern metropolis) در میان است نه «شهر نوین». همین تغییر نام بازتبی از این حقیقت است که شهر از مرحله تحول کند و دراز آهنگ خود وارد مرحله ای انقلابی شده است و چنان دگرگونی کیفی یافته است که دیگر نوع گسترده تری از شهر سنتی نیست، بلکه شکل تازه و دیگری از سکونتگاه بشری است.
درباره این واژه بحثها شده است. لوئیس مامفورد L.Mumford با واژه «متروپولیس» (که از واژه های یونانی «مادر» و «شهر» ترکیب شده است) مخالف است، زیرا این واژه از نظر تاریخی معنای بسیار متفاوتی داشته است و او اصطلاح «Conurbation» را، که پاتریگ گدس P.Geddes زیست شناس اسکاتلندی و پیشرو برنامه ریزی شهر، وضع کرده است، بیشتر می پسندد. باری، این واژه دلالت بر تشکلی دارد که از در هم آمیختن چند شهری که از پیش وجود داشته اند، بوجود آمده باشد، ولی بیشتر مادر شهرها به این صورت بوجود نیامده اند. اصطلاح کلانشهر (Megalopolis) که ژان گوتمن J. Gottmann جغرافیدان فرانسوی، وضع کرده است، عموماً در مورد منطقه شهری ای بکار برده می شود که شامل چند مادرشهر باشد، مانند منطقه ای که پهنه آن از باستون تا واشنگتن است.
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری | طراحی شهری
دیدگاهتان را بنویسید