نقد شهر صنعتی در قرن ۱۹
نقد شهر صنعتی بزرگ در سده ۱۸ و ۱۹ بیشتر بر جنبه های فیزیکی پدیده شهری متمرکز بود و این شرایط را سرچشمه بیماری ها و کاهش عمر افراد می دانستند. تازه پس از پیدایش شهرهای صنعتی است که بحث های بهداشت عمومی مطرح شد و از دیدگاه اجتماعی مورد نقد قرار گرفت. صورت های تغیر یافته زندگی جمعی که با زندگی روستایی تضاد داشت، محور اصلی علم جامعه شناسی گشت. طرح مسایل اجتماعی در آغاز با هراس و با دیدی بدبینانه نسبت به حال و آینده همراه بود، اندیشمندان از بر باد رفتن اخلاقیات و روح و عواطف ، منزوی شدن انسان ها، بی ریشه و بی خانمان شدن آدم ها، تنزل انسان به یک میکروکاسموس (ذره جهان) و تبدیل شهر به یک مجسمه عظیم سنگی به نام شهر جهانی (به تعبیر اشپنگلر) شکوه داشتند و توده ای شدن جامعه و نکبت بار شدن شرایط مردم را هشدار می دادند.
آن ها از گسست خانواده صحبت کرده و بدبختی های فوق را که دستاورد شهرهای صنعتی بود به زیان مناطق روستایی نیز می دیدند. در یک چنین شرایطی بود که صدای اعتراضات بلند شد.
این اعتراضات اغلب در قالب پیش شهرسازی مطرح می شد. پیش شهرسازی عصر پیدایش با دو الگو و یک نقد بی الگو تولد می یابد:
الف- پیش شهرسازی ترقی گرا یا آرمان گرایانه (سوسیالیست های تخیلی یا اولیه)
برخی از اصلاح گرایان اجتماعی به خیال پردازی پرداخته، راهحل های آرمانی خود را عرضه کردند. سردمداران این جنبش ضد سرمایه داری که به سوسیالیست های اولیه معروف شدند عبارت اند از: سن سیمون ، فوریه، آون، کونسیدران، ریچاردسون و…. . این گروه صاحبان آرمان شهر های سوسیالیستی قرن ۱۹ هستند.
ب- پیش شهرسازی فرهنگ گرا (اصلاح گرایان):
اینان معتقد به یافتن راهحل هایی برای رفع مشکلات شهری در چارچوب جوامع صنعتی هستند. در این مکتب عقیده آن است که بهسازی و ساماندهی محیط شهری باید از درون همین جوامع صورت پذیرد؛ بنابراین بر اصلاح تنگناها و عوارض نظام اجتماعی موجود، بدون نفی کلیت آن تأکید می کند. افرادی مانند جان راسکین و موریس از این دسته اند.
پ- نقد بی الگوی و گرایش به تحولات انقلابی:
به این گروه با رد نظام موجود در شهرها به ارائه تئوری های انقلابی در جهت رسیدن به نظامی جدید که در آن مسائل شهری خود به خود حل می شود، می پردازند. مارکس، انگلس و هنری جرج و… معتقدند که تغییر انقلابی جامعه موجب پیدایش جامعه سالم و شهر سالم می شود.
آرمان گرایان و معتقدین به تحولات انقلابی کسانی هستند که واقعیت صنعت را پذیرفته اند و منتظر مراحل بعدی آن هستند، اما در بین صاحب نظران اصلاح طلب، گروهی واقعیت صنعت را پذیرفته و چشم به آینده دارند؛ در حالی که عده ای نیز واقعیت صنعت را نپذیرفته و چشم به گذشته دارند.
علاوه بر این گرایش ها، ادیبانی همچون دیکنز و ویکتور هوگو و… در کتاب های خود تصاویر دقیقی از وضع اسفناک اجتماعی و به خصوص جامعه شهری قرن ۱۹ ترسیم کرده اند. مردان سیاسی و انسان دوستانی مانند لردشافتزبری نیز در قرن ۱۹ اقدام به تدوین و وضع قوانین بهداشتی برای شه های انگلستان نمود.
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری | سیر اندیشه ها در شهرسازی | طراحی شهری
منبع: جزوه سیر اندیشه ها در شهرسازی
انتشار مطلب نقد شهر صنعتی در قرن ۱۹ با ذکر منبع و دادن لینک بلامانع است.
دیدگاهتان را بنویسید