آرمان هایی که به واقعیت پیوست
سیر اندیشه های شهرسازی
شهرهای کنونی، به ویژه شهرهای اروپایی، در افت و خیز تلاش ها و اندیشه های مربوط به خود، تا سال ۶۰ میلادی به دستاوردهای شگرفی رسیدند. سلطه اشرافیت و استبداد بر شهر، شکسته شد و ذهنیت و تصمیم گیری های مربوط به محیط زندگی، از قید اندیشه های افراطی و روستا مابانه رهایی یافت. دیگر نه ضرورت وجود چوپانی برای اداره جامعه، پذیرفته بود و نه دیکتاتور صالح یا نا صالح؛ حکمروایی شهری، رفته رفته فرو می ریخت تا جای خود را به مدیریت جامعه و اجتماع بسپارد.
برخی از ویژگی های این دوره:
- جایگزینی مفاهیمی چون ” خرد باوری ” و ” تغییر ” به جای اصل سرنوشت
- تبدیل شدن آزادی و حقوق بشر به ارزش اجتماعی
- برابری نسبی در قانون و حکومت
- آموزش همگانی
- شکل گیری مفهوم شهروندی در مقیاس جهانی
- تامین مسکن برای اکثریت جامعه
- تامین خدمات شهری که از وظایف دولت به شمار می رفت
- گسترش فرهنگ تولید
- گسترش طراحی و برنامه ریزی برای شهر
- توجه به ابعاد گوناگون شهر از جمله ابعاد هنری و زیبا شناختی
- تفکیک و پهنه بندی در فعالیت های شهری
- و …
مهمترین پارادایم های مطرح شده تا آستانه دهه ۶۰ میلادی در غرب را می توان به قرار زیر عنوان کرد:
- خرد باوری
انسان نوگرا دریافته بود که به یاری خرد می تواند شرایط را دگرگون سازد. و در واقع او، وجود خود را وامدار اندیشه خود می دانست.
- علم باوری
برای انسان نوگرا، علم ابزاری است برای سنجش. رویارویی و پذیرش هر موضوع، مستلزم دلیل و استنتاج های علمی است. انسان نوین می کوشد تا بدون پیش داوری و ارزش گذاری، با مسایل پیرامون خود روبرو شود.
- جدایی سوژه و ابژه
در این دوران ماهیت انسان تغییر یافته و به سوژه تبدیل می گردد و بدین ترتیب، همه موجودات و حتی طبیعت “ابژه” این سوژه می گردند. بر همین اساس انسان مدرن توان شناخت همه موجودات را دارد و حق دست بردن در آن ها را نیز برای خود قائل است.
- باور به نظم ریاضی
نظم فکری انسان نو گرا، نظمی برآمده از روابط ازلی تعریف شده ریاضیات است. او در این زمینه تا جایی پیش می رود که نظم هندسی را جایگزین نظم زندگی کند.
- زمان، بعد چهارم
هزاران سال فعالیت انسان بر مبنای سرعت ۴ کیلومتر در ساعت بود. اکنون با چندین برابر شدن سرعت، درک از زمان به موضوعی قابل شناسایی در جامعه تبدیل می گردد. و اهمیت آن به حدی می رسد که در ذهن طراحان نوگرا به عنوان بعد چهارم فضا، چهره می بندد و در مفاهیمی چون سیالیت و شفافیت، متبلور می شود. در نتیجه این امر، تصویر سه بعدی (پرسپکتیو) دوران رنسانس به سرعت جای خود را به توازی بصری (پارالکس) می دهد.
پارالکس: اختلاف منظر یا تغییر وضع ظاهری یک چیز بر حسب جابجایی یک بیننده یا تفاوتی که از دید دو بیننده ثابت وجود دارد.
- برداشت خطی از تاریخ
انسان نوگرا در پی دگرگون کردن جهان است. او با نگاه نقادانه به گذشته و پیرامون، پایه و اساس زندگی را نیروی خرد و محوریت انسان می داند. نه الگوها و تصورات به جا مانده از گذشته.
- تقابل فرم و عملکرد
انسان نوین بر این باور است که هر پدیده به دو مولفه ” فرم و عملکرد ” تقسیم می شود. گروهی (سولیوان، رایت، گروپیوس و …) با شعار ” فرم، ناشی از محتواست” به دنبال ” فرم یابی ” و ارائه فرم های یگانه و بی همتا برای هر کارکرد هستند.
گروهی دیگر (لوکوربوزیه، هانس مه یر و …) با شعار “محتوا، وظیفه و فایده پدیده برای انسان است” به دنبال تطبیق کامل و ارائه راه حل های منحصر به فرد، خاص و هماهنگ با ماهیت پدیده نیستند. بلکه به دنبال راهحل های امکان پذیر، هنجار و گونه وار هستند. از این روی بر فرم به عنوان یک ” نتیجه ” تاکید داشته و از ” فرم دهی ” جانبداری می کنند.
- نخبه گرایی و هنر نخبه گرا
در جامعه نو گرا، نخبگان در جایگاه وارسته ترین عناصر تاثیرگذار بر محیط و جامعه مطرح هستند. در این نگرش فرد، هر چه باشد تصمیم گیر آینده خود نیست، بلکه به منظور صلاح خویش ناگزیر به رعایت اصول مطرح شده از سوی نخبگان است.
- باور به جهان شمولی
نگرش نوگرا اعلام می دارد: بقیه جهان، با فراگرفتن ارزش هایی که سبک جهانی پیش می نهد می توانند به تمدن دست یابند؛ ارزش هایی که فارغ از زمان و مکان و زمینه های بومی هستند. هانس مایر اصطلاح “جهان وطنی” را در توصیف این وضعیت به کار می برد.
- پذیرش سبک بین الملل
سبک بین الملل، بر پایه شناخت نیازهای گونه انسان، قارغ از زمان و مکان و فرهنگ است. انواع تولیدات صنعتی، قطعات پیش ساخته، استانداردها در کتاب نویفرت و گرافیک استاندارد، آشپزخانه های سبک فرانکفورتی و همچنین ایده های شهرسازانی چون لوکوربوزیه برای شهر چاندیگار، نمونه هایی از این گونه اندیشه هستند.
- برتری تازگی
- تاکید بر ضرورت پیشرفت
- استاندارد کردن
استاندارد کردن به معنای همسان سازی و برگزیدن شیوه ای هماهنگ در انجام کارهاست. استاندارد، حداقل هایی را تعریف می کند که در چارچوب آنها، یک فرآورده یا فعالیت، در شرایط مناسب قرار می گیرد.
- باور به سادگی و ناب بودن
نوگرایان بر این باورند که ریزه کاری های پیچیده و آرایه ها، غیر اقتصادی، بیسود، دروغین و نابخردانه هستند. آنها مطلوبیت را در گرو سادگی، تازگی و بخرد بودن می دانند. میس وندروهه در همین زمینه شعار ” هر چه کمتر، بهتر ” را پیش می کشد.
- سیالیت فضا
برای انسان نوگرا، ایده سیالیت فضا، به معنای پلان آزاد، همپوشانی فضاهای مجاور و جریان سیال فعالیت، دیگر امری ناممکن نیست.
- لزوم شفافیت
دوران نوین، عصر لاپوشانی و نهان کاری نیست و چاره کار شفافیت بیشتر میان روابط است. تلاش برای بهرهمندی از عناصری چون شیشه، در همین راستاست.
از آنجایی که پارادایم ها کامل نیستند و تنها می توانند سطحی از حقیقت را نشان دهند، تنها در دوران حاکمیت خود، پاسخ قانع کننده ای برای بشر دارند. به مرور زمان با پیدایش پارادایم جدید، پارادایم قبلی فراموش می شود یا به شرایط ویژه ای محدود می گردد.
این دوره گذار را ” دوره انتقال یا پارادایم شیفت ” می نامند دهه شصت سده بیست را می توان دوره گذار یا انتقال پارادایم ها، به ویژه در شهرسازی دانست.
مباحث آموزشی شهرسازی | کارشناسی ارشد شهرسازی | برنامه ریزی شهری | طراحی شهری | سیر اندیشه ها در شهرسازی
منبع: کتاب مجموعه مباحث مشترک برنامه ریزی و طراحی شهری کیمیا فکر بزرگ
انتشار مقاله سیر اندیشه های شهرسازی | آرمان هایی که به واقعیت پیوست با ذکر منبع بلامانع است.
دیدگاهتان را بنویسید